۱۳۸۹ اسفند ۶, جمعه

در مورد سوم اسفند و کودتا و استبداد رضا شاهی

در مورد سوم اسفند و کودتا و استبداد رضا شاهی

امروز آدینه 6 بهمن و 3 روز از کودتای سوم اسفند رضا شاهی میگذرد ، ما در ایران در این 1400 ساله و بخصوص 400 سالی که رسما" شیعه شدیم خطرات جانکاه زیادی را در کشور فلک زدمان پشت سر گذاشته ایم،  اما سر برآوردن رضا شاه در ایرانی که 1000 سال طعم زشت اسلام ضد و نقیض ارزش ستیز و زن ستیز را دیده بود و 400 سال بدبختی های شیعه شدن را ( و مرتب هم به ما تفهیم میکنند اسلام از تسلیم شدن بی چون و چرا در مقابل احکامش هست ) چیز دیگری است، 
 رضا شاه کشوری خراب را بدست گرفت که در خزانه آن یک پول سیاه هم پیدا نمیشد و تمام کشور به تمامی درازا و پهنایش و وجب به وجبش هم مردان اوباش و ارازلی با قمه و آلات برنده  برآن حکومت میکردند ، روسیه هم از شمال و انگلیس از جنوب ، تمام پهنای ایران هم در دست خوانین قاجار بود و درواقع ایران ملوک الطوایفی اداره میشده و همه جا خان خانی بوده ،  آخوندها هم حرف اول را در مملکت میزدند ، فلک هم بیکار ننشسته بود و طرحی زشت برای ما ریخته و مرتب هم از هر طرف اجرایش میکرد ،
 نویسنده این مطلب وقتی نسکهای ( کتابهای ) سفرنامه رضا شاه به مازندران و خوزستان را میخواندم گریه ام گرفته بود ، دلم برای رضا شاه سوخت ، یک نفر آدم بیسواد بی پول و سرمایه میخواهد یک کشوررا از دست هزاران هیولای ریز و درشت رهائی دهد!! ، این نسکها را میتوانید از اینجا و اینجا دانلود کرده و بخوانید؛ در قسمتی از نسک سفرنامه رضا شاه جمله ای جالب خواندم،  او میگفت: دلم میخواهد با یک مشت بزنم و در ایران طرحی نو بیآندازم.
در این رابطه دوستان وبلاگ نویس ما مطالب زیاد و جالبی نوشته اند و من مرتب آنهارا میخوانم ، حتی دیدگاههایشان در بخش نظرات را هم میخوانم،  در رابطه با یکی از اعمال و دستورات رضاشاه مرتب من میخوانم که مینویسند رضا شاه نباید با زور  و سرنیزه چادر را از سر زنان بر میداشت و میگویند این کار با اصول دموکراسی مغایرت دارد، من  هم معتقدم که هرکسی در رابطه با دیدگاهش آزاد است که چگونگی زندگی خودش را ، خودش انتخاب کند؛ اما شما به من بگوئید اگر رضا شاه استبداد و دیکتاتوری و زور به خرج نمیداد آیا زنی که 1300 سال به زور شمشیر های برنده الله مستبد تر از رضا شاه  و به استدلالهای ( حالا هر چقدر هم غلط باشد ) گوش کرده و اطاعت محض کرده و او را وادار به گذاشتن حجاب کرده و در این زمینه اورا عاشقش هم کرده:
- گوش میکرد؟
- اطاعت میکرد؟
- اگر میخواست چادر و حجاب را بردارد،  برادرانش و شوهرش و پدرش و مادرش و بزرگترهای همیشه فضول و مستبد تر از رضا شاهش اجازه میدادند که او به نام و حکم اصول دموکراسی چادرش را بردارد ؟ ( در این زمینه مادر خودم میگوید ، مادر بزرگش به آنها گفته بوده در خانه راهتان نمیدهم!! )
- آیا آخوندهای همیشه حاکم این اجازه را به زنان میدادند که دستورات الله مستبد تر از رضا شاه را کنار بگذارند و بی حجاب در خیابان ها راحت راه بروند و در محافل حضور پیدا کنند؟
- آیا اوباش و ارازل و لاتهای آنزمان در معابر راه را بر زنان نمی بستند و حجاب را بر روی سرشان به زور نمی انداختند؟
اینجا باز یک پرسش از خوانندگان ( ی که معتقد به استبداد و دیکتاتوری رضا شاه هستند )  دارم:
چرا حاکمین مسلمان  بر اساس احکام مستبدانه اسلام،  اصول دموکراسی را اجرا نکردند و چادر را 1400 سال پیش به زور بر سر زنان کردند؟
 چرا استبداد و دیکتاتوری برای رضا شاه بد است ولی برای الله بد نیست؟
 شاید بگوئید اسلام از تسلیم شدن میآید و ما باید تسلیم شویم و فقط دستورات را بی چون و چرا و پرسش اجرا کنیم ! بسیار خوب، حالا باز میپرسم:
 آیا این تسلیم شدن خودش استبداد و دیکتاتوری نیست؟ این زورگوئی های دینی، مذهبی چرا پسندیده است؟؟؟
در اینجا خاطره ای از گذشته های نسبتا" دور یادم میآید که برایتان میگویم، چند سال پیش مادر من دوستی داشت که به خانه مان رفت و آمد داشت، او میگفت مادر بزرگش در زمان رضا شاه ( آنهم رضا شاهی با آن همه استبداد و بقول آخوندها قلدری) مرتب میرفته در محافل و مهمانی های آنزمان و چادر بین زنان تقسیم میکرده ، زنان هم خنده کنان چادر هارا سرشان میکردند !! حالا شما خواننده معتقد به استبداد و دیکتاتوری رضا شاهی بگوئید زنانی از این دست که در زمان رضا شاه انقدر گستاخ هستند که فقط به زور گوئی های الله تمکین میکنند و تسلیم محض میشوند و به اصطلاح مسلمان میشوند و از استبداد رضا شاه بدشان میآید  و نمیخواهند حرف شنوی و تمکین کنند،  دموکراسی و اصول آزادی را میتوان با خواهش و تمنا و گفتگو اجرا کرد و زنان را آزاد گذاشت تا گروهی به دلخواه چادر سر کنند و گروهی نکنند ،
 در جامعه ای که زنانی اینچنین ذوب شده و تسلیم شده داشته استبداد رضا شاه کاملا" درست بوده.
 اسلامی که خود در معنا از تسلیم میآید خود نمیگذارد اصول دموکراسی اجرا شود!

6 / اسفند / 2569 شاهنشاهی

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر