۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه

چقدر از زردشت میدانیم؟

چقدر از زرتشت می دانیم ؟

چقدر از آیین نیاکانمان که اولین آیین یگانه پرستی بوده می دانیم یا به اشتباه به شما گفته اند آتش پرستی و شما آن را آتش پرستی میدانید؟؟؟!!! و از روی باور کورکورانه حاضر به پذیرفتن این نیستید که زرتشت اولین آیین یگانه پرستی را بشناسید و همچنان برای رد کردن زرتشت آن را آتش پرستی می نامید؟!!
** حال درکيش زرتشت اين آيين اجداد پيش اسلام مان , انجام گناه را اينطورميپندارد :
که اراده ي انسان از اجراي گناه نيرومند تر است و شخص ميتواند بدلخواه خود از انجام گناه بپرهيزد يا بدان تسليم گردد .
پس خوشبختي و بدبختي وگناهکاري و بيگناهي بستگي به خواست ما دارد و ما مي توانيم با استفاده از موهبت آزادي اراده از زندگي خود سرودي دل انگيز بخوانيم ويا آن را به آهنگي شوم وغمزا تبديل کنيم .
ميخواهم بدانيد که آيين زرتشت يک آيين يکتا پرستي بوده و اگر کسي به شما گفته که آتش پرستي بوده آن نشات از ناداني آنهاست و همچنين فلسفه آتش رادر آيين زرتشت برايتان توضيح ميدهم .
برخلاف آنچه که شايع شده است بلکه از آنجا که آتش بزرگترين پاک کننده است و در عين حال نوراني ترين عنصر است آنرا رمز و سنبل اهورامزدا ميدانند فردوسي( پرديس) در اين باره میگوید:
نگويي که آتش پرستان بدند
پرستنده ي پاک يزدان بدند
اما این متن را خوانده و با خرد بیندیشید و این آیین پاک و دوستی و عشقو یگانه پرستی را بشناسید :

زرتشت با انتخاب آتش به عنوان نشانه ي کيش خويش از پيروان خود خواسته که:
1 -همچون آتش پاک و درخشنده باشند .
2-همانگونه که شعله هاي آتش پيوسته رو به بالاست پيروان وي نيز بسوي بالا يعني بطرف روحا نيت انسانيت و ترقي و تعالي عروج يابند.
3- بدانسان که زبانه هاي آتش هيچگاه به سمت پايين ميل نميکند تا مجذوب خواسته هاي پست نشوند.
۴- همانگونه که آتش چيزهاي ناپاک را پاک ميکند و خود آلوده نميشوندآنها نيز با بدي بستيزند بي آنکه خود به آن بيالايند.
5-همانگونه که آتش با هر چه برخورد کند آن راپاک ميسازد (ميکروب هاي آن را از بين ميبرد)
شما نيز ديگران را چون خود پاک و مهربان سازيد.
6-آتش تا آخرين لحظه فعال و بيقرار است پس انسان نيز تا آخرين لحظه کار و کوشش کند

حال نماز و شرايط آن در کيش زرتشت :
نماز در کيش زرتشت شبانه روز به5 قسمت تقسيم شده و هر يک نماز ويژه اي دارد:
1- از برآمدن آفتاب تا نيمروز
2-از نيمروز تا ساعت 3 بعدظهر
3-از ساعت 3 تا آغاز شب و پيدايش ستارگان
4- از ابتداي شب تا نيمه آن
5-از نيمه شب تا برآمدن آفتاب و هر يک نماز ويژه اي داشته است
و حال شرايط نماز را در آيين زرتشت بدانيد:
1-پاک بودن بدن از هر گونه کثافت و نجاست
2- پاک بودن لباس از هر گونه پليدي و نسا (=تن مرده و لاشه حيوانات و هر چيزي بدان پيوسته باشد ) و وهير نسا(=مانند مو و خون و ناخن و نظاير آن )
3-در برداشتن سدره و کشتي
4- شستن دست و صورت(به عبارت ديگر وضو داشتن )
5- پاک بودن جاي نماز از هر گونه پليدي و نسا
6- محل نماز از کسي به زور گرفته نشده باشد و يا از پول دزدي خريده نشده باشد .

** لازم بذکر است که اين تعاليم از شاهان به آن قدرتمندي ( مانند کوروش و داريوش و ...) افرادي منطقي و عادل ساخت وبعنوان نمونه کوروش اولين کسي بود که انديشه دموکراسي را برقرار کرد .
( درتسخير بابل توسط کوروش و رفتار او با مردم آن شهرواحترام او نسبت به عقايد بابليان ويهوديان و عدالت او در منابع ايراني و خارجي و کتب الهي تورات و انجيل سخنهاي زيادي به ميان آمده است ) .
( تاريخ 10000 ساله ايران جلد اول-آقای عبدالعظيم رضايی)

این مطلب به تاریخ13 آذرماه2568 شاهنشاهی برابر با

13آذرماه1388 خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۸ آذر ۱, یکشنبه

آذرگان



آذرگان بر ایرانیان ایراندوست خجسته باد

آذر روز از آذرماه برابر با 9 آذر در گاهشماری ایرانی
«نماز به تو ای آتش، ای بزرگ ترین آفریده ی اهورامزدا و سزاوار ستایش»در این روز
ایرانیان نخستین شعله زمستانی را بر می افروخته اند و سرود آتش می خواندند و به جشن و نیایش آتش می‌پرداختند.یسنا 62، بند 9

روز نهم هر ماه «آذر» یا «اَتر»(Atar) نام دارد؛ آذر ایزد ِویژه ی همه ی آتش هاست و از احترام ویژه ای نسبت به سایر آخشیج ها (عناصر) برخوردار می باشد و «جشن آذرگان» جشنی دیگر از جشن های آتش است در گرامیداشت این آخشیج و ایزد منسوب به آن.
در صفحه ۲۵۶ ترجمه ی آثارالباقيه از ابوريحان بیرونی درباره ی این جشن آمده است :
«... روز نهم آذر عيدی است که به مناسبت توافق دو نام آذرجشن می گويند و در اين روز به افروختن آتش نيازمند می باشند و اين روز جشن آتش است و بنام فرشته ای که به همه ی آتش ها موکل است ناميده شده، زرتشت امر کرده در اين روز آتشکده ها را زيارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمايند ...»
در «فرهنگ جهانگیری»، «برهان قاطع»، «مروج الذهب مسعودی» و «المدخل فی صناعة احکام النجوم» از کیا کوشیار ابن لبان با شهری جیلی، این جشن را «آذرخش» نوشته اند.
در جشن های آتش مردم روی بام خانه ها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و پایکوبی و نیایش و فرآوری خوراک های ویژه و «آفرینگان خوانی» جشن می گیرند.نزد ایرانیان، جشن آذرگان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و همچون نوروز و مهرگان بر آن ارج می نهاده اند. در این روز آتشکده ها را آراسته و آذین بندی می کردند و در آن جایگاه مقدس مراسم ویژه ای برای جشن برگزار می کردند. نظافت و پاکیزگی، از جمله ستردن موی و چیدن ناخن در این روز نیک بود و معتقد بودند در این روز مشاوره و رایزنی درباره ی امور و دشواری ها به نتیجه ی مطلوب می انجامد.
آتش به طور عموم از روزگاران بسیار کهن تا به امروز مورد توجه همه ی اقوام روی زمین بوده و هر قوم و طایفه ای به شکلی آن را ستوده اند.
دانشمند آلمانی «شفتلویتز»(Sheftelwitz) در کتاب خود «آیین قدیم ایران و یهودیت» نوشتار بسیار مفیدی در این باره دارد و نشان می دهد که چگونه همه ی ملل جهان از هر نژاد آتش را می ستایند و از متمدن ترین کشورها در اروپا تا وحشی ترین قبایل آفریقایی در ستودن این عنصر درخشان با یکدیگر شریک هستند.
در نزد هندوان نیز، «آگنی»(Agni) اسم آتش و نام پروردگار آن است و در «ریگ ودا»ی هندوان و اوستای ایرانیان اسم پیشوای دینی هر دو دسته از آریایی ها، «اَتره ون»(Athravan) می باشد که به مانک آذربان و آن کسی که از برای پاسبانی آتش گماشته می شود است.
همچنان در «وستالیس»(Westalis) در رم قدیم دختری پاکدامن و دانا از خاندانی شریف به نگهبانی و زنده نگه داشتن آتش مقدس در معبد «وستا»(Westa) موظف بوده است و در مدت خدمتش که 30 سال بوده، می بایست با کمال پاکی و پرهیزگاری و تقدس به سر برد و نگذارد آتش مقدسی که پشتیبان دولت رم تصور می شد خاموش گردد.
بن نوشت ها :
1. جشن های آتش - هاشم رضی2. تاریخ نوروز و گاهشماری ایران - عبدالعظیم رضایی3. آثارالباقیه - ابوریحان بیرونی4. فرهنگ فارسی برهان قاطع - خلف تبریزی
برداشت از: سایت آریا بوم
این مطلب به تاریخ6 آذرماه2568 شاهنشاهی برابر با
6آذر ماه1388 خورشیدی تحمیلی نوشته شد.

۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه

ایرج میرزا / منزل ایرج میرزا در تهران

ایرج میرزا شاعر عهد قاجار و اوایل پهلوی - چه بر سر منزل ایرج میرزا در تهران آمده است؟!!!



منزل ایرج میرزا بعد از تخریب:
در يکی دو روز گذشته خبرهايی در باره تخريب خانه منسوب به ايرج ميرزا شاعر معروف دوران قاجاريه منتشر شده است. نخست اعلام شد بخش های غربی و جنوبی خانه ايرج ميرزا واقع در خيابان سی تير، نبش کوچه ايرج به دليل نشت فاضلاب توسط مالک فعلی آن و با مجوز شهرداری منطقه ۱۲ تهران تخريب شد….
( به نازم به این شهرداری و دولت کنونی ایران که حرمت آثار تاریخی را در ایران نمیداند و رعایت نمیکند !!
این دولت تبهکار و جنایتکار باید در دادگاه عدل ایرانیان به دار مکافات برسد / خودم)
برگرفته از وبلاگ فیلتر شده: فرهنگ ایران

***برای اطلاع دوستان بگویم منزل ایرج میرزا در خیابان حافظ جنوبی بطرف حسن آباد کوچه ایرج درست روبروی در ورودی بیمارستان شرکت نفت میباشد خانه زیبا و تاریخی که بوسیله شهرداری خریداری شده و ساخته شده ولی نمیدانم آیا این خانه ساخته شده همان خانه به مدل اصلی و اولیه آن هست یا تغییراتی درآن داد شده است هم اکنون شهرداری مرکزی درآن هست باید بگویم این خانه یک اثر تاریخی شاعر ملی میهنی ایران است که اصلا" در سر در ورودی آن هیچ تابلوئی به منزله خانه ایرج میرزا نیست
*** من از شهرداری تقاضا دارم تابلوئی نصب شود و بنویسند اینجا منزل ایرج میرزا بوده و به مردم هم اجازه بازدید بدهند.




میدان ایرج میرزا و تابلوی نصب شده بوسیله شهرداری

یادواره:
بولواری در مشهد به نام ایرج میرزا نام‌گذاری شده‌بود که در سال ۱۳۸۸ نام آن به جلال آل احمد تغییر یافت. شهردری مشهد با نصب تابلویی در این خیابان دلایل این تغییر نام را چنین ذکر کرد:
«ایرج میرزا دارای ادبیات مستهجن و
پورنوگرافی بوده و لبه تیز اشعارش متوجه ارزش‌های دینی به خصوص نماز بوده و در جهت نازل کردن مقام روحانیت اقدام می‌کرده‌است.»
علی رغم میل شهرداری و دولت ایران مردم ایران به ایرج میرزا احترام و اهمیت خاصی میدهند
شهرداری و دولت عقاید خودشان را دارند که با عقاید مردم صد درصد فرق دارد.
این هم عکسی از میدان ایرج میرزا در مشهد

ایرج میرزا
:




ایرج میرزا (زادهٔ ۱۲۹۱ه. ق. / ۱۸۷۴ در شهر تبریز - درگذشتهٔ ۱۳۰۳ خورشیدی/ ۱۹۲۴) ملقب به «جلال‌الممالک» و فخرالشعرا، شاعر ایرانی اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی بود.

**لینک کتابهای ایرج میرزا برای دانلود دوستان گرامی:

دیوان ایرج میرزا:
زهره و منوچهر از ایرج میرزا:
دریافت

زندگی:
او فرزند صدرالشعرا
غلام‌حسین میرزا قاجار و از طریق پدر بزرگش ملک ایرج بن فتحعلی شاه، نتیجه فتحعلی شاه قاجار بود. در فارسی و عربی و فرانسوی مهارت داشت و روسی و ترکی نیز می‌دانست و خط را خوب می‌نوشت. تحصیلاتش در مدرسه دارالفنون تبریز صورت گرفت و در نوزده‌سالگی هنگام ولیعهدی مظفر الدین میرزای قاجار لقب «ایرج بن صدرالشعرا» یافت. لیکن بزودی از شاعری دربار کناره گرفت و به مشاغل دولتی مختلفی پرداخت که از میان آنان کار در وزارت فرهنگ (معارف آن‌زمان) بود.
ایرج منتقد اوضاع جامعه سنتی و مذهب‌زده زمان خویش بود و به مانند
میرزاده عشقی موضع سختی در برابر حجاب و برخی از روحانیون داشته‌است. این موضع را می‌توان به راحتی در قطعه کاروانسرا مشاهده نمود. این شاعر همچنین غزل معروفی در هجو شیخ فضل الله نوری و ساير آخوندها دارد:

در سردر کاروانسرایی
تصویر زنی به گچ کشیدند
ارباب عمایم این خبر را
از مخبر صادقی شنیدند
گفتند که وا شریعتا، خلق
روی زن بی نقاب دیدند
آسیمه سر از درون مسجد
تا سردر آن سرا دویدند
ایمان و امان به سرعت برق
می‌رفت که مومنین رسیدند
این آب آورد و آن یکی خاک
یک پیچه ز گل بر او بریدند
ناموس به باد رفته‌ای را
با یک دو سه مشت گل خریدند
چون شرع نبی از این خطر جست
رفتند و به خانه آرمیدند
غفلت شده بود و خلق وحشی
چون شیر درنده می‌جهیدند
بی پیچه زن گشاده رو را
پاچین عفاف می دریدند
لبهای قشنگ خوشگلش را
مانند نبات می مکیدند
بالجمله تمام مردم شهر
در بحر گناه می تپیدند
درهای بهشت بسته می‌شد
مردم همه می‌جهنمیدند
می گشت قیامت آشکارا
یکباره به صور می دمیدند
طیر از وکرات و وحش از جحر
انجم ز سپهرمی رمیدند
این است که پیش خالق و خلق
طلاب علوم رو سفیدند
با این علما هنوز مردم
از رونق ملک ناامیدند

مرگ:
ایرج میرزا در پی یک
سکته قلبی در منزل اسعدالملوک هرمزی (همسر حاج هرمزخان مترجم دکتر میلسپو) واقع در خیابان ایران (عین‌الدوله)، پهلوی بازارچه سقاباشی درگذشت.[۱] آرامگاه ایرج میرزا در گورستان ظهیرالدوله در دربند بین امامزاده قاسم و تجریش شمیران قرار دارد.
دیوان اشعار:
مثنوی های
زهره و منوچهر
مثنوی عارف نامه
ادبیات ایرج
ترجمه «
رومئو و ژولیت»

این مطلب به تاریخ28 آبان ماه2568 شاهنشاهی برابر با
28آبان ماه 1388خورشیدی تحمیلی نوشته شد

۱۳۸۸ آبان ۲۲, جمعه

شخصیت و اخلاق کوروش بزرگ به گواهی تاریخ

شخصیت و اخلاق کوروش بزرگ به گواهی تاریخ:




همه نشانه ها بیانگر آنست که هدف کوروش از جنگ و کشور گشائی ایجاد یک جامعه جهانی مبتنی بر امنیت و آرامش و دور از جنگ و خونریزی بوده است.
کوروش در لشگر کشیها و پیروزیهایش با ملل مغلوب در نهایت بزرگواری رفتار کرد و عناصر حکومتی پیشین رامورد بخشایش قرار داده و در مقامهایشان ابقا کرده مطیع و منقاد خویش ساخت. چنان که پس از تسخیر لیدیا کروسوس شاه مغلوب لیدیا را در عین آنکه متجاوز و آغازگر جنگ بود بخشود و نواخت و در نتیجه از او یک فرماندار مطیع و باوفا ساخت .
کروسوس و ارتش لیدیا درآینده برای پیشبرد هدفهای امنیت گسترانه کوروش نبردها کردند.

کوروش بزرگ که شخصیتی آزاد اندیش و عاری از تعصب بود خدایان و ادیان ملل مغلوب را به رسمیت شناخت همگان را در اجرای مراسم دینی شان آزاد گذاشت معابدشان را زیر پوشش کمکهای دولتی قرار داد و بدینوسیله قلوب تمام مغلوب را به سوی خویش جلب کرد چشم تاریخ تا آن هنگام چنان فاتح پر مهر و شفقتی را به خود ندیده بود و ملل مغلوب در برابر این همه مهر و بزرگواری چاره ای جز محبت او را نداشتند و دوستی او در دل همه اقوام تحت سلطه ایران ریشه دواند. او در هیچ جا به معابد و متولیان امور دینی ملل مغلوب آسیبی نرسانده بود حتی هرجا در اثر جنگ تلفاتی به مراکز دینی و معابد وارد شده بود دستور میداد تا آنها را به هزینه دولت او بازسازی کنند .
در سندی که کاهنان بابلی معبد مردوخ به یادگار سقوط بابل بردست کوروش نوشته اند و در اوایل قرن بیستم در عراق کشف شده تاکید شده که مردوخ پشتیبان کوروش بوده است و دست اورا گرفته در ایران به پیروزی رسانده و بابل را به او سپرده است .
در این سند گفته شده که وقتی کوروش وارد بابل شد مردوخ نیز در پیشاپیش او بود و زمینه های پیروزی او را فراهم میآورد رفتار کوروش با ملل مغلوب به قدری بزرگمنشانه و انسانی بود بود که پس از او متفکران یونانی به رغم رقابت تمدنی شان با ایران اخلاق و رفتار کوروش را تا سرحد تمجید ستودند .
گزنفون که از یونانیان شیفته کوروش بود درباره رفتا راو با ملل مغلوب داستانهای زیادی مینویسد:
وقتیکه کوروش به ارمنستان لشگر کشید پادشاه ارمنستان به کوهستان گریخت و مردم بر آن شدند که اموالشان را برداشته شهر را تخلیه کنند کوروش به مردم پیغام داد که هرکس در شهر بماند آسیبی نخواهد دید ولی هرکس فرار کرد و دستگیر شد با او همچون اسیران رفتار خواهد شد.
مردم چون این را شنیدند در شهر ماندند . افراد خاندان سلطنتی ارمنستان و گروه محافظانشان در کوهستان به محاصره سپاهیان ایران درآمده دستگیر شدند.
شاه نیز به دستور کوروش خود را تسلیم کرد . کوروش او را به خاطر اینکه در برابر ایران سر به شورش برداشته و از پیمانی که با آشتیاگ داشته سر باز زده است مورد سرزنش قرار دادو شاه ارمنستان با متانت تمام از موضع خودش دفاع کرد و گفت این کار را بدان خاطر انجام داده که از زیر بار یک دولت دیگر خارج شده کشورش را آزاد سازد.
سرانجام کوروش زن و فرزندان و اعضای خاندان سلطنت ارمنستان را به او باز داده و اورا آزاد ساخت و در مقام سابق تثبیت کرد و برای آنکه از احترامش نزد مردمش کاسته نشود اورا به نحو شایسته مورد احترام قرار داد و به یکی از وفاداران به خویش تبدیل کرد.
درجای دیگر گزنفون مینویسد که گروهی از اسیران خالدائی که در همسایگی ارمنستان میزیستند را به اردوی کوروش آوردند کوروش دستور داد که بند از دست و پایشان بردارند و آنان را نزد او حاضر آورند .
کوروش خطاب به آنان گفت:
ما نمیخواهیم با شما بجنگیم . شما که همواره این سرزمین را غارت میکنید اکنون بنگرید که در چه حالید .
من شمارا آزاد میگذارم که برگردید و اندیشه کنید اگر تصمیم گرفتید با ما بجنگید با جنگ افزار برگردید و اگر تصمیم به صلح گرفتید بدون اسلحه به نزد ما بائید. اینرا بدانید که اگر با ما دوستی کنید من مصلحت شمارا در نظر خواهم گرفت آنهاگفتند که صلح و آرامش میخواهند ولی فقیرند و زمینی که بر رویش کشت کنند ندارند . کوروش به شاه ارمنستان پیشنهاد کرد که زمینی به آنها برای کشت و چراگاه واگذارد و در عوض از آنها خراج بستاند . این پیشنهاد هم به سود شاه ارمنستان بود که درآمد مالیاتیش افزوده میشد و هم به نفع مردم بود که دارای زمین و آب و مسکن میشدند و هردو طرف از آن شادمان شدند.
کوروش یک ایرانی و یک مزدایسنای نیک منش و انسان دوست بود .
او به حیثیت انسانی و عقاید انسانها احترام مینهاد و به همین خاطر همه ملل مغلوب اورا مثل یک پدر دوست میداشتند . نه پیش و نه پس از کوروش هیچکدام از جهانگشایان تاریخ نتوانسته اند مثل کوروش در دل اقوام مغلوب محبوبیت و تقدس یابند. این فضیلت برای همیشه و تا امروز مخصوص کوروش مانده است.

مرگ کوروش بزرگ:
در اثر شورش ماساژت‌ها که یک قوم ایرانی‌تبار و نیمه‌صحراگرد و تیره‌ای از سکاهای آن سوی رودخانه سیردریا بودند، مرزهای شمال شرقی شاهنشاهی ایران مورد تهدید قرار گرفت.
کوروش بزرگ، کمبوجیه را به عنوان شاه بابل انتخاب کرد و به جنگ رفت و در آغاز موفقیت‌هایی بدست آورد. "تاریخ‌نویسان" یونانی در داستان‌های خود مدعی شده‌اند که ملکه ایرانی‌تبار ماساژت‌ها، تهم‌رییش او را به داخل سرزمین خود کشاند و کوروش در نبرد سختی، شکست خورد و زخم برداشت و بعد از سه روز درگذشت و این‌که پیکر وی را به پاسارگاد آوردند و به خاک سپردند.
پس از مرگ کوروش بزرگ، فرزند ارشد او کمبوجیه به شاهنشاهی رسید.



این مطلب به تاریخ23 آبان ماه2568 شاهنشاهی برابر با
23آبان ماه1388 خورشیدی تحمیلی نوشته شد.

۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه

ناگفته های تاریخ کهن ایران

نا گفته های تاریخ کهن ایران:

آيا ميداند : اولين مردماني كه سيستم اگو يا فاضلاب را جهت تخليه آب شهري به بيرون از شهر اختراع كرد ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه اسب را به جهان هديه كردند ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه حيوانات خانگي را تربيت كردند و جهت بهره مندي از آنان استفاده كردند ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه مس را كشف كرد ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه آتش را در جهان كشف كردند ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه ذوب فلزات را آغاز كردند ايرانيان بودند در شهر سيلك در اطراف كاشان
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه كشاورزي را جهت كاشت و برداشت كشف كردند ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه نخ را كشف كردند و موفق به ريسيدن آن شدند ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه سکه را در جهان ضرب كردند ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه عطر را براي خوشبو شدن بدن ساختند ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه كشتي يا زورق را ساختند به فرمان يكي از پادشاهان زن ايراني بوده است
آيا ميدانيد : اولين ارتش سواره در دنيا توسط سام ايراني اختراع شد با 115 سرباز
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه حروف الفبا را ساختند در 7000 سال پيش در جنوب ايران ، ايرانيان بودند .

آيا ميدانيد : اولين مردماني كه شيشه را كشف كردند و از آن براي منازل استفاده كردند ايراينان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه زغال سنگ را كشف كردند ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه مقياس سنجش اجسام را كشف كرد ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه به كرويت زمين پي بردند ايرانيان بودند
آيا ميدانيد : اولين مردماني كه قاره آمريكا را كشف كردند ايراينان بودند و كريستف كلمب و واسكودوگاما بر اثر خواندن كتابهاي ايراني كه در كتابخانه واتيكان بوده به فكر قاره پيمايي افتاده اند
آيا ميدانيد : كلمه شاهراه از راهي كه كورش بين سارد پايتخت كارون و پاسارگاد احداث كرد گرفته شده
آيا ميدانيد : كورش بزرگ در شوروي سابق شهري ساخت به نام كورپوليس كه خجند امروزي نام دارد
آيا ميدانيد : كورش پس از فتح بابل به معبد مردوك رفت و براي ابراز محبت به بابلي ها به خداي آنان احترام گذاشت و در همان معبد كه بيش از 1000 متر بلندي داشت براي اثبات حسن نيت خود به آنان تاج گذاري كرد
آيا ميدانيد : اولين هنرستان فني و حرفه اي در ايران توسط كورش یزرگ در شوش جهت تعليم فن و هنر ساخته شد
آيا ميدانيد : ديوار چين با بهره گيري از ديواري كه كورش در شمال ايران در سال 544 قبل از ميلاد ساخت ، ساخته شد
آيا ميدانيد : اولين سيستم استخدام دولتي به صورت لشگري و كشوري به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگي و گرفتن مستمري دائم را كورش بزرگ در ايران پايه گذاري كرد
آيا ميدانيد : كمبوجبه فرزند كورش بدليل كشته شدن 12 ايراني در مصر و به جاي عذر خواهي فرعون مصر از ايرانيان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود و به همين دليل كمبوجيه با 250 هزار سرباز ايراني در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از ميلاد به مصر حمله كرد و كل مصر را تصرف كرد و بدليل آمدن قحطي در مصر مقداري بسيار زيادي غله وارد مصر كرد . اكنون در مصر يك نقاشي ديواري وجود دارد كه كمبوجيه را در حال احترام به خدايان مصر نشان ميدهد . و به هيچ وجه دين ايران را به آنان تحميل نكرد و بي احترامي به آنان ننمود
آيا ميدانيد : داريوش بزرگ با شور و مشورت تمام بزرگان ايالتهاي ايران كه در پاسارگاد جمع شده بودند برگزيده شد و در بهار 520 قبل از ميلاد تاج شاهنشاهي ايران رابر سر نهاد و براي همين مناسبت 2 نوع سكه طرح دار با نام داريك ( طلا )
و سيكو ( نقره ) را در اختيار مردم قرار داد كه بعدها رايج ترين پولهاي جهان شد

این مطلب به تاریخ16 آبان ماه2568 شاهنشاهی برابر با

16آبان ماه1388 شمسی تحمیلی نوشته شد.