۱۳۸۹ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

منشور حقوق بشر کورش ، در خانه خود غریب است!!

منشور حقوق بشر کورش، در خانه خود غریب است!
سعید زندگانی
جرس: لوحی سفالی که از آن بعنوان مهمترین "منشور بردباری ایرانیان در زمان باستان" نام برده می شود، به زادگاهش ایران رسید تا برای مردم این سامان به نمایش در آید؛ تا ملتی که حقوق اولیه انسانی آنان امروز درحکومت جمهوری اسلامی زیر پا نهاده می شود، این لوح "غریب" را ببینند، بدانند و افتخار کنند که بیش از بیست و پنج قرن پیش اولین منشور حقوق بشر را مردی از تبار آنان نوشته و به یادگار گذاشته است، منشوری که حتی آیت اله مکارم شیرازی نیز آنرا یک سند ارزشمند بشری خوانده است!  
 
منشور حقوق بشر کورش کبیر موسوم به "استوانه کوروش" صبح جمعه نوزده شهریورماه و همزمان با عید فطر وارد تهران شد تا به رسم امانت و به مدت چهارماه درموزه ایران باستان نگهداری شود. لوح کورش به صورت پلمپ شده و درمحفظه مخصوص به تهران آورده شد و در خزانه موزه ملی ایران قرار گرفت و صبح شنبه با حضور "رابرت نیل مک گریگور" رئیس موزه ملی بریتانیا، حمید بقائی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور و کارشناسانی از دو کشور ایران و انگلستان باز و پس از اعتبارسنجی و انجام مراحل مقدماتی برای نمایش عمومی آماده شود. رایزنی براي نمايش اين اثر تاريخي در ايران بین مقامات ميراث فرهنگي ايران و موزه بريتانيا حدود 5 سال پیش اواخر دولت خاتمی آغاز شد و اوايل سال گذشته نتيجه داد. اما نمايش منشور كوروش در ايران مقدماتي داشت كه از مهم‌ترين آنها ساخت محفظه‌اي استاندارد در سطح جهاني براي اين اثر از سوي مسوولان ايراني بود. اين محفظه شيشه‌ای با هزینه ای بالا ساخته شد و منشور کورش داخل آن به ایران رسید. بر اساس تفاهم نامه به امضا رسيده تا پايان مدت نمايش اين اثر در ايران تنها دو نفر حق نزديك شدن و تماس با اين منشور را دارند كه طرف اول نماينده موزه بریتانیا و طرف دوم امين اموال موزه ملي ايران است.
 منشور 2550 ساله حقوق بشر
 پس از جشنهای دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی (1350 خورشیدی) که لوح کورش به علت مخالفت موزه بریتانیا و تنها برای چند روز به ایران آورده شد، این دومین بار در طول یکصد سال گذشته است که این لوح پس از کشف پا به خاک ایران می گذارد. حدود سال ۱۲۸۵ خورشیدی "هورمزد رسام" باستان شناس آسوری تبار بریتانیائی این لوح را هنگام کاوشهای باستان‌شناسی در بین النهرین (میان رودان) و درخرابه های معبد "اسگیله" (معبد مردوک خدای بزرگ بابل) یافت و به انگلستان منتقل کرد که از آن هنگام تاکنون در بخش ایران باستان موزه بریتانیا نگهداری می شود.
 لوح کورش، استوانه ای است از جنس گل رس به طول 23 و قطر 11 سانتیمتر و دور تا دور آن در حدود ۴۰ خط به زبان اکدی و به خط میخی بابلی نوشته شده‌است. بررسی‌ها نشان داد که نوشته‌های استوانه در سال ۵۳۹ پیش از میلاد مسیح به دستور کوروش بزرگ پس از شکست نبونید (بخت‌النصر) و گشوده شدن شهر بابل تحریرشده و به عنوان لوح یادبودی در پایه‌ بنائی در شهر بابل قرار داده شده‌است. در سال‌های اخیر آشکار شد که بخشی از یک لوحه استوانه‌ای نیزکه آنرا از آن بخت النصرمی‌دانستند، در حقیقت پاره‌ای از استوانه کوروش بزرگ از سطرهای ۳۶ تا ۴۳ است که در دانشگاه ییل (Yale) در آمریکا نگهداری می‌شد، به موزه بریتانیا در لندن انتقال داده شد و به استوانه اصلی پیوست گردید.   کوروش دوم یا کورش کبیر، بنیان‌گذار پادشاهی ایران و آغازگر سلسله هخامنشیان، پس از تسخیر بابل در این شهر تاجگذاری کرد و اعلام عفو عمومی داد؛ ادیان بومی را آزاد اعلام کرد؛ برای جلب محبت مردم میانرودان (بین‌النهرین) مردوک که کهن‌ترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخت و نیایش کرد؛ هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی کسانی را که به اسارت به بابل آورده شده بودند گرد هم آورد و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند. کوروش همچنین قوم یهود را نیز از اسارت و بیگاری در بابل آزاد کرد. آنگاه به دستوراو، شرح وقایع و دستورات وی روی یک لوح استوانه‌ای سفالین نگاشته شد به عنوان سنگ بنای یادبودی در پایه‌های شهر بابل قرار گرفت تا برای آیندگان به یادگار بماند.   فرمان آزادی مردم   از طرف برخی این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته می‌شود و در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به شش زبان رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از آن ساخت که در مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک نگهداری می‌شود. لوح کورش بیش از چهل سطر نوشته دارد که در سطرنخست او خود را معرفی می کند و از سطر دوم تا نوزدهم صفات نکوهیده بخت النصر را بر می شمارد که از پرستش خدای بزرگ روی برگرداند؛ معابد الهی را ویران کرد؛ قربانی کردن شهروندان را رواج داد؛ خشونت، بدکرداری و اندوه و غم را در شهرها پراکند و بادخالت در زندگی مردم و آزار آنان تلاش معاش را برایشان دشوار ساخت چنانکه ساکنان سرزمینهای "سومر" و "اکد" مانند مردگان شده بودند. اینگونه بود که خدای بزرگ "مردوک" به سوی آنان متوجه شد و بر آنان رحمت آورد و کورش پادشاه جهان را به یاری آنان فرستاد.   از سطر بیستم به بعد، کورش از اندیشه های خود سخن می گوید: "منم کورش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابـِل، شاه سومر و اَکـَّد، شاه چهار گوشهٔ جهان...ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تکان داد ... من برای صلح کوشیدم. نـبونید (بخت النصر) مردم درماندهٔ بابل را به بردگی کشیده بود، کاری که در خور شأن آنان نبود، من برده داری را برانداختم. به بدبختی‌های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همهٔ مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچ کس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. مردوک از کردار نیک من خشنود شد...فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی که بسته شده بود را بگشایند. همهٔ خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم. همهٔ مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم. خانه‌های ویران آنان را آباد کردم. همهٔ مردم را به همبستگی فرا خواندم..."   اینها را که می خوانی و بیش از دوهزار و پانصد سال پیش می آئی و به امروز می رسی، به خود می گوئی کاش کورش بود و می دید در سرزمین خود او و نه در دیاری دیگر، حکام این سرزمین چگونه عرصه زندگی را بر مردم او تنگ کرده اند؛ چگونه نه تنها پیروان آئین ها و ادیان دیگر، بلکه کسانی را که هیچ کس بر مسلمانیشان شک ندارد به جرم جاسوسی و بی دینی به بند کشیده اند؛ چگونه بهترین فرزندان این کشور ها از خانه رانده و مجبور به مهاجرت کرده اند؛ چگونه زبانها را بریده، دهانها را بسته و قلمها را شکسته اند و اگر کسی هم حرفی زد و سطری خلاف خواسته آنان نوشت "عناصر خودسر" اما فرمانبر خود را به سراغش می فرستند... کاش کورش بود و می دید "لوح آزادی" او در خانه چقدر غریب است!

این پیام به تاریخ چهارشنبه تیر شید 24 شهریور ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
24 شهریور ماه خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۷ نظر:

  1. اسحق فتحیdani7kel.persianblog.ir۲۳ شهریور ۱۳۸۹ ساعت ۲۳:۴۲

    درود بر شما بسیار زیبا بود نوشته تان زنده باشید

    پاسخحذف
  2. درود و سپاس فراوان از مهر آریاییتان.
    با امید به اینکه پارسیان ما هم همچون گذشته دارای سرافرازی و سربلندی گردد...
    آریامهر

    پاسخحذف
  3. درود بر دوست نادیده

    خوشحالم از اینکه این لوح حداقل برای مدت کوتاهی به سرزمین اجدادیش رسید تا شاید تلنگری بر روح خواب کرده مردم زده شود ...منظورم از مردم مردم ایران است نه دولتیان چرا که آنها با این الواح 2500 ساله بیدار نمی شوند .....دوست عزیز گناه مردم ایران کم از دولتیان نیست ...تک تک ما چه کار کردیم برای رعایت حقوق بشر......ما در ابتایی ترین مسایل مانده ایم چه برسد به رعایت حقوق بشر

    پاسخحذف
  4. سلام
    در خصوص مباحثي كه مطرح كردي من هم با شما موافقم
    - من دكتر شريعتي رو در مقابل مطهري ميزارم كه به راحتي ايرانيا رو به اعراب ميفروشه و يكي از دشمنان سرسخت فردوسيه
    در خصوص موضوع به نعل و ميخ زدن اونايي كه گفتي هم بحث من اينه كه اينها از زرنگي و شناختي بوده كه آقايان از مردم و اعتقادات و عقايدشون داشتن و من و شما هم ميدونيم كه خيليها هنوز تو روستاها هستن كه ميگن اينو نگو سنگ ميشي و .... خود بخوان حديث اين محمل كه اگه بخواي به پشتوانه اين مردم كاري رو انجام بدي چجور بايد نظرشون رو جلب كني
    در آخر هم از شما كهبا مطالب خوبتون به يادمون مياري كه ما ايراني هستيم تشكر ميكنم و از نظرا خوبت سپاسگزارم 

    پاسخحذف
  5. کورش خود نیز در ایران امروز غریب است....
    امیدوارم روزی این منشور را به این سرزمین بیاورند که حاکمان دست کم آنچه بر منشور نوشته است را یک بار خوانده باشند..

    پاسخحذف
  6. درود نوشین جان
    بعنوان یکی از عاشقان و دوستداران کوروش بزرگ از شنیدن این خبر بسیار متأسف شدم. اصلا انتظار نداشتم منشور کوروش را که نخستین منادی آزادی و حقوق بشر در جهان بود، به رژیمی بدهند که بزرگترین ناقض حقوق انسان هاست. ننگ بر ایشان باد.

    پاسخحذف
  7. دردا ... در اين ديار


    شکايتِ کدام درنده


    به درنده‌ی ديگری بايد؟



    سید علی صالحی

    پاسخحذف