۱۳۸۹ آبان ۵, چهارشنبه

7 آبان روز جهانی کوروش بزرگ خجسته و همایون باد ( تقدیم گلهای فراوان )



7 آبان روز جهانی کوروش بزرگ بر ایرانیان فرخنده باد

 

۷آبان برابر با 29 اکتبر روز منشور حقوق بشر توسط کورش بزرگ نام گرفته است
  برای این افتخار بزرگ همگی جشن میگیریم.

در زمان کوروش بزرگ فقط ...,...11 کیلومتر مربع خشکیهای جهان متمدن آن زمان تشکیل میگرفت و کوروش بزرگ موفق شد ...,...8 کیلوکتر مربع از آن سرزمینها را وارد امپراتوری ایران کند.


گفتاری با دوستان و ایرانیان گرامی:

* در جواب به هم میهنانی که مطالب تاریخی را از روی کتابهای تاریخ نویسان شیاد میخوانند و مرتب میگویند و در وبلاگهایشان مینویسند که در زمان هخامنشیان برده داری بوده باید به این نامردان و نازنان وبلاگ نویس بگویم اگر کوروش برده داری میکرده و بقول یک آفت اللهی در دوازده سالگیش کاروانزنی میکرد پس چرا در تورات و  قران نام نیکش بجا مانده؟ اگر مطالب قرانتان را هم قبول داشتید میفهمیدید که متن کتابهائی را که خوانده اید یک شیاد نوشته نه یک تاریخ نویس بی غرض . 
 
* جالب اینجاست که در خارج از کشور این روز مورد توجه قرار می گیرد ولی در کشور ما ...خواهشمندیم که این روز را در تارنمای خود اعلام کنید و از دیگران هم بخواهید که این روز را در تارنمایشان اعلام کنند... از همین امروز تا برای روز 7 آبان همه ی مردم ایران مطلع باشند... پس از همین امروز اقدام کنید...اگر در نشریه ای فعالیت میکنید... حتما مقاله ای برای این روز آماده کنید و به چاپ برسانید...اگر مشغول به تحصیل هستید حتما در تابلوی اعلانات مدرسه یا دانشگاهتان این روز را اعلام کنید...همچنین می توانید با استفاده از ایمیل، پیامک،آفلاین این روز را به دوستانتان اعلام کنید...گل های زیبایی که در سرزمین ایران می بینید بوی خوش فرزندانی را می دهند که عاشقانه برای رهایی و سرفرازی نام ایران فدا شدند .

دیدار از منشور کوروش بزرگ در روز جهانی کوروش تعطیل شد

جـــرس: در حالیکه روز هفتم آبان روز جهانی “کورش بزرگ” نام گرفته بود، دیدار از منشور حقوق بشر کورش در موزه ملی ایران – بدلیل اعلام تعطیلی آن از سوی دولت- امکان‌پذیر نخواهد بود.


به گزارش روابط عمومی موزه ملی ایران، این موزه روزهای ششم و هفتم آبان تعطیل می باشد و موزه در طول این دو روز پذیرای بازدیدکنندگان منشور کوروش نخواهد بود.
آزاده اردکانی، رییس کل موزه ملی ایران، دلیل این تعطیلی نابهنگام را “به‌روز رسانی سیستم امنیتی و تجهیزات دوربین‌های مداربسته و تاسیسات برق موزه ملی” اعلام نموده و گفته است با توجه به بروزرسانی و تجهیز دوباره این تاسیسات فنی، موزه ملی ایران در طول دو روز پذیرای بازدیدکنندگان موزه و نمایشگاه منشور کوروش نخواهد بود.
این مقام مسئول ادامه داد: پیش از برگزاری نمایشگاه منشور کوروش در فصل پاییز، ساعت بازدید از موزه ملی ایران از ٩ صبح تا ١٨ عصر امکان‌پذیر بود، اما به بنا به شرایط خاص موزه و برقراری این نمایشگاه، ساعت بازدید از ساعت ٩صبح تا ٢١ شب است.
تعطیلی موزه ملی در دو روز ششم و هفتم آبان‌ماه در حالی اعلام می‌شود که از مدتی پیش، سازمان‌های غیردولتی و دوستداران فرهنگ ایران، همه گروه‌های مردم را به بازدید از منشور کورش در هفتم آبان‌ماه سال‌روز صدور منشور جهانی حقوق بشر کورش بزرگ فراخوانده بودند.
* از دیدگاه صاحب‌نظران این اقدام مدیریت موزه ملی ایران صرفا به منظور پیشگیری از سفر دوستداران کورش بزرگ به تهران و بازدید گسترده و گروهی از منشور کورش بزرگ در روز جهانی کورش صورت می‌گیرد. 

قوانین کورش بزرگ:
برابری زن و مرد، آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی کار، آزادی مسافرت، آزادی در انتخاب همسر و برانداختن برده داری و نشان دادن راه ها و زندگی انسانی و کورش بزرگ سالار جهان که پادشاهان دیگر راه او را ادامه دادند کورش بزرگ شجاع و عاقل و ساده و مهربان بود و به ملت توجه زیادی می کرد و حتی با این که پادشاه ۳۹ کشور بود تبعیض نژادی نمی کرد و جهان را در صلح قرار داده بود تا جایی که همه ملت ها خواستار پادشاهی کورش بزرگ بودن و حتی دشمنانش هم دوست داشتن او پیروز باشد تا از زیر ضلم قومهای وحشی دیگر بیرون آیند. 
کورش بزرگ و داریوش بزرگ و دیگر بزرگان ایران در اوج بزرگی و عزت و سرچشمه خوبی ها هیچ وقت مغرور نشدن و دست به خوشونت نه خودشان و نه سربازانشون زدن - واقع چه پادشاهان بلند همت و بزرگی داشتیم تازه این نیمی از خوبیهای اونها رو بیان نمی کنه اونها روحی والا داشتن و با انسانیت که همه را برای اتخاب دین آزاد می گذاشتند و کورش بزرگ بیان می کردن که هرکسی هرجوری با هر لباسی می تواند هرچی را دوست دارد بپرستد و آزادانه دین خود را بیان کند و در وصیت نامه اش می گوید افتخار است در خاک ایرانم دفن می شوم و مردمان پارس را به عزت تمام رساندم و ایرانی بزرگ و عزیزم را برای شما به ارمغان می گذارم و بعد من راه خوبی را پیش بگیرد و به ملت خدمت کنید و خرد خود را بیشتر کنید و وطن پرستی خود را با بزرگی و عزت نگه دارید. 
خیلی از آزادیهای دیگر که در منشور حقوق بشر آمده ریشه در گاتهای زرتشت دارند 
کوروش ایرانیان را مبدل به یک ملت صنعتی کرد و طوری صنایع ایران در دوره هخامنشی پیشرفت کرد که از کشورهای دیگر برای فراگرفتن صنعت به ایران می آمدند و پس از مدتی کارآموزی به کشور خود بر می گشتند.

ترجمه منشور حقوق بشر کوروش
به راستی چه میماند از آدمی جز چراغی روشن به راه آیندگان؟ پس بدانید که راستی بر دروغ ،نیکی بر بدی ،پاکی بر پلیدی ، بخشایش بر انتقام ،آشتی بر جنگ ،خرد بر جنون چیره خواهد شد و آیندگان بر ما قضاوت خواهند کرد و شما نیز چون من روزی تن اندر این خاک خسته خواهید کشید.
کورش هخامنش.منشور پاسارگاد

در مورد کوروش:
کوروش دوم، معروف به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر (
۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد) شاه پارسی، به‌خاطر بخشندگی‌، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایه گذاری نخستین امپراطوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده ها و اسرا، احترام به عقاید و مذاهب مختلف، گسترش تمدن و... شناخته شده‌است. کوروش نخستین شاه ایران و بنیان‌گذار دوره‌ی شاهنشاهی ایرانیان می باشد.

چم ( معنای نام ) کوروش:
واژه کوروش یعنی "خورشیدوار". کور یعنی "خورشید" و وش یعنی "مانند".

7 آبان ماه خورشیدی برابر با 29 اكتبر میلادی است.
در سال 529 قبل از میلاد در چنین روزی كوروش بزرگ بابل را فتح كرد اما این مهمترین اتفاق این روز نیست مهمتر از فتح بابل فتح قلبهای انسانهای آن روزگار بود كه كوروش بزرگ با رفتار انسان دوستانه اش موفق به انجام آن شد.
در آن روزگار ( وشاید هنوز هم) فتح یك سرزمین به دست یك حاكم معنایی جز قتل و نابودی، تجاوز و اسارت نداشت (وندارد) اما كوروش رفتار و منشی را به دیگر انسانها یاد داد كه امروزه ما از آن به عنوان مبانی حقوق بشر یاد می كنیم.

كوروش از نظر دین
یهودیت ( وبالطبع آن مسیحیت ) پیامبر خدا محسوب می شود و در اسلام نیز او را همان ذوالقرنین قرآن می دانند.

 
این پیام به تاریخ چهارشنبه5 آبان ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
5 آبان ماه خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

عهدنامه ننگین ترکمانچای به اتمام رسیده است

                  عهدنامه ننگین ترکمانچای به اتمام رسیده است

راستی میدونین عهدنامه ترکمانچای به اتمام رسیده است!! و قانونا آذربایجان شوروی دیگه مال ایرانه چون طبق این عهدنامه آذربایجان شمالی ایران یا ایران شمالی رو به مدت 100 سال به روسیه دادن که سالهاست به پایان رسیده است ( در این متن سخنی از سد سال نشده است اما در متنی که از ویکی پدیا آورده ام در مورد لغو این قرارداد در سالهای گذشته تاکید شده است / بنابراین این قرارداد سالهاست که لغو شده است ) اما کجاست کسی که بخواد دنباله این کارو بگیره . از یه طرف اون عربها که خودشونو مالک جزایر و خلیج ما می دونن از اون طرف چیزی که حق ماست را نمی تونیم بر گردونیم.

اینم متن معاهده ننگین ترکمانچای :


* عهدنامه ترکمانچای قراردادی است که در ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ پس از پایان جنگ ایران و روسیه در قفقاز جنوبی و آذربایجان بین روسیه و ایران امضا شد. 
برای امضای این پیمان از سوی فتح‌علی شاه پادشاه ایران میرزاعبدالحسن‌خان و آصف‌الدوله و از سوی روسیه تزاری ایوان پاسکویج حضور داشتند.

در مورد لغو قرارداد:

لغو قرارداد ترکمانچای

پس از اینکه انقلاب کمونیستی در شوروی به پیروزی رسید، لنین برای اثبات حسن نیت خود نسبت به ملل ضعیف جهان الغای تمام امتیازات استعماری دولت تزاری پیشین را اعلام کرد.  
دولت صمصام السلطنه نیز از این فرصت استفاده کرد و در ۱۸ شوال ۱۳۳۶ در مصوبه‌ای الغای قرارداد ترکمانچای و دیگر امتیازات واگذار شده به دولت روسیه تزاری را اعلام نمود که این اقدام شامل لغو امتیاز کاپیتولاسیون برای اتباع روسیه نیز می‌شد. دولت ایران چند روز بعد مصوبه‌ای برای لغو امتیاز کاپیتولاسیون برای کشورهای دیگر نیز صادر کرد چرا که چند کشور دیگر نیز پیش از این بر اساس قراردادهایی تحت عنوان دولت کامله الوداد از امتیاز کاپیتولاسیون مطابق قرار داد ترکمانچای برخوردار شده بودند.با لغو قرارداد ترکمانچای منطقا این بخش از این قراردادها نیز باید ملغی می‌شد. مصوبه دوم همانطور که انتظار می‌رفت توسط دولت بریتانیا رد شد.
 ویکی پدیا


متن كامل قرارداد تركمانچای
هو الله
- این متن تاریخ ندارددیباچه عهدنامه ایران و روس:
الحمدالله الوافی و الكافی بعد از انعقاد عهدنامه مباركه گلستان و مبادلات و معاملات دوستانه دولتین علیتین و ظهور آداب كمال مهربانی و یكجهتی حضرتین بهیٌتین به مقتضای حركات آسمانی برخی تجاوزات ناگهانی از جانب سر حد داران طرفین به ظهور رسیده كه موجب سنوح غوایل عظیمه شد و از آن جا كه مرآت ضمایر پادشاهانه جانبین از غبار این گونه مخاطرات پاك بود اولیای دولتین علیتین تجدید عهد مسالمت را اهتمامات صادقانه و كوشش های منصفانه در دفع و رفع غایله اتفاقیه به ظهور رسانیده عهدنامه مباركه جدید به مبانی و اصولی كه در طی فصول مرقومه مذكور است مرقوم و مختوم آمد به مهر وكلای دولتین علیتین و در ماه شوال در سال هزار و دویست و چهل و نه هجری به امضای همایون شرف استقرار و استحكام پذیرفت. بر اولیای دولتین لازم است كه از این پس در تحصیل موجبات مزید دوستی و موافقت اهتمامات صادقانه مبذول دارند و اسباب استحكام و استقرار معاهده مباركه را به مراودات دوستانه متزاید خواهند و اگر در معدات تكمیل امور دوستی قصوری بینند به امضای خواهشهای منصفانه تدارك آن را لازم بشمارند و دقیقه از دقایق دوستی را مهمل و متروك نگذارند.

بسم الله الرحمن الرحیم

چون اعلیحضرت قضا قدرت، پادشاه اعظم والاجاه، امپراطور اكرم شوكت دستگاه، مالك بالاستحقاق كل ممالك روسیه و اعلیحضرت كیوان رفعت خورشید رایت، خسرو نامدار پادشاه اعظم با اقتدار ممالك ایران، چون هر دو علی السویه اراده و تمنای صادقانه دارند كه به نوایب و مكاره جنگی كه بالكلیه منافی رأی والای ایشان است نهایتی بگذارند و سنتهای قدیم حسن مجاورت و مودت را ما بین این دو دولت بواسطه صلحی كه متضمن دوام باشد و بواعث خلاف و نفاق آتیه را دور كنند در بنای مستحكم استقرار دهند، لهذا برای تقدیم این كار خجسته آثار اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه جناب ژان پاسكویچ‌‌‌‍‌‌، جنرال آنفاندری، سردار عسكر جداگانه قفقاز، ناظم امورات ملكیه گرجستان و ولایات قفقاز و حاجی ترخان، مدیر سفاین حربیه بحر خزر، صاحب حمایلات الكسندر نویسكی مقدس مرصع به الماس، به آن مقدس مرتبه اول مرصع به الماس، ولادیمیر مقدس مرتبه اول و گیورگی مقدس مرتبه دویم و صاحب دو شمشیر افتخار یكی طلا موسوم«برای شجاعت» و دیگری مرصع به الماس و صاحب حمایلات دول خارجه مرتبه اولین عقاب سرخ پیكر پروسیه، هلال دولت عثمانی و نشان های دیگر و جناب «الكسندر اوبرو سكوف» صاحب حمایلات مقدسه ثالث ولادیمیر، مرتبه ثانی سن استانیسلاس لهستان، مرتبه دوم سن ژان بیت، و از طرف اعلیحضرت قویشوكت پادشاه ممالك ایران نواب مستطاب والا شاهزاده نامدار عباس میرزا را وكلای مختار خود تعیین كردند و ایشان بعد از آن كه در تركمنچای مجتمع شدند و اختیار نامه خود را مبادله كرده و موافق قاعده و شایسته دیدند، فصول آتیه را تعیین و قرارداد كردند:

فصل اول- بعد الیوم ما بین اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران و ولیعهدان و اخلاف و ممالك و رعایای ایشان مصالحه و مودت و وفاق كاملی إلی یوم الأبد واقع خواهد بود.

فصل دویم- چون جدال و نزاعی كه فیما بین عهد كنندگان رفیع الاركان واقع شد و امروز بسعادت منقطع گردید، عهود و شروطی را كه بموجب عهدنامه گلستان، بر ذمت ایشان لازم بود موقوف و متروك می دارد، لهذا اعلیحضرت كل ممالك روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران چنین لایق دیدند كه به جای عهدنامه مزبوره گلستان، عهدنامه دیگر به این شروط و عهود و قیود قرار دهند كه ما بین دو دولت روس و ایران بیشتر از پیشتر موجب استقرار و انتظام روابط آتیه صلح و مودت گردد.

فصل سیم- اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران از جانب خود و از جانب ولیعهدان و جانشینان به دولت روسیه واگذار می كند تمامی الكای نخجوان و ایروان را - خواه این طرف روس باشد یا آن طرف. و نظر به تفویض، اعلیحضرت ممالك ایران تعهد می كند كه بعد از امضاء این عهدنامه، در مدت شش ماه، همه دفتر و دستور العمل متعلق به اداره این دو دولت مذكوره باشد به تصرف امرای روسیه بدهند.

فصل چهارم- دولتین علیتین معاهدتین عهد و پیمان می كنند كه برای سر حد فیما بین دو مملكت بدین موجب سر حد وضع نمایند:

از نقطه سر حد ممالك عثمانی كه از خط مستقیم به قله كوه آغری كوچك أقرب است. ابتدا كرده، این خط تا به قله آن كوه كشیده می شود و از آنجا به سر چشمه رودخانه مشهور به قرا سوی پایین كه از سراشیب جنوبی آغری كوچك جاریست فرود آمده، به متابعت مجرای این رودخانه تا به التقای آن رودخانه ارس در مقابل شرور ممتد می شود. چون این خط به آن جا رسید به متابعت مجرای ارس تا به قلعه عباس آباد می آید و در تعمیرات و ابنیه خارجه آن كه در كنار راست ارس واقع است نصف قطری بقدر نیم آغاج كه عبارت از سه ورس و نیم روسی است رسم می شود و این نصف قطر در همه اطراف امتداد می یابد. همه اراضی و عرصه كه در این نصف قطر محاط و محدود می شود بالانفراد متعلق به روسیه خواهد داشت و از تاریخ امروز در مدت دو ماه با صحت و درستی كامل معین و مشخص خواهد شد و بعد از آن از جایی كه طرف شرقی این نصف قطر متصل به ارس می شود خط سر حد شروع و متابعت مجرای ارس می كند تا به مسیر یدی بلوك و از آن جا از خاك ایران به طول مجرای ارس امتداد می یابد با فاصله و مسافت سه آغاج كه عبارتست از بیست و یك ورس روسی.

بعد از وصول به این نقطه خط سر حد به استقامت از صحرای مغان می گذرد تا به مجرای رودخانه موسومه بالهارود به محلی كه در سه فرسخی واقع است كه عبارتست از بیست و یك ورس روسی پایین تر از ملتقای دو رودخانه كوچك موسوم به آدینه بازار و ساری قمیش و از آن جا این خط به كنار چپ بالهارود تا به ملتقای رودخانه های مذكور آدینه بازار و ساری قمیش صعود كرده به طول كنار راست رودخانه آدینه بازار شرقی تا به منبع رودخانه و از آن جا تا به اوج بلندی های جگیر امتداد می یابد، به نوعی كه جمله آبهایی كه جاری به بحر خزر می شوند متعلق به روسیه خواهد بود و همه آبهایی كه سراشیب و مجرای آنها به جانب ایران است تعلق به ایران خواهد داشت.

و چون سر حد دو مملكت این جا بواسطه قلل جبال تعیین می یابد، لهذا قرار داده شد كه پشته هایی كه از این كوهها به سمت بحر خزر است به روسیه و طرف دیگر آنها به ایران متعلق باشد. از قله های بلندی های جگیر خط سر حد تا به قله كمر قویی به متابعت كوههایی می رود كه طالش را از محال ارشق منفصل می كند. چون قلل جبال از جانبین مجرای میاه را می دهند، لهذا در این جا نیز خط سر حد را همان قسم تعیین می كند كه در فوق در باب مسافت واقعه بین منبع و آدینه بازار و قلل جگیر گفته شد و بعد از آن خط سر حد از قله كمر قویی به بلندی های كوههایی كه محال زوند را از محال ارشق فرق می دهد متابعت می كند تا به سر حد محال ولكیج همواره بر طبق همان ضابطه كه در باب مجرای میاه معین شد، محال زوند بغیر از آن حصه كه در سمت مخالف قلل جبال مذكوره واقع است از این قرار حصه روسیه خواهد بود. از ابتدای سر حد محال ولكیج خط سر حد ما بین دو دولت به قلل جبال كلوتوپی و سلسله كوههای عظیم كه از ولكیج می گذرد متابعت می كند تا به منبع شمالی رودخانه موسوم به آستارا پیوسته به ملاحظه همان ضابطه در باب مجرای میاه و از آن جا خط سرحد متابعت مجرای این رودخانه خواهد كرد تا به ملتقای دهنه آن به بحر خزر و خط سر حد را كه بعد از این متصرفات روسیه و ایران را از هم فرق خواهد داد تكمیل خواهد نمود.

فصل پنجم- اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران برای اثبات دوستی خالصانه كه نسبت به اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه دارد به این فصل از خود و از عوض اخلاف و ولیعهدان سریر سلطنت ایران تمامی الكا و اراضی و جزایری را كه در میانه خط حدود معینه در فصل مذكوره فوق و قلل برف دار كوه قفقاز و دریای خزر است و كذا جمیع قبایل را چه خیمه نشین چه خانه دار، كه از اهالی و ولایات مذكوره هستند واضحاً و علناً الی الابد مخصوص و متعلق به دولت روسیه می داند.

فصل ششم- اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران به تلافی مصارف كثیره كه دولت روسیه را برای جنگ واقعه بین الدولتین اتفاق افتاده و همچنین به تلافی ضررها و خسارت هایی كه به همان جهت به رعایای دولت روسیه رسیده تعهد می كند كه بواسطه دادن مبلغی وجه نقد آنها را اصلاح نماید و مبلغ این وجه بین الدولتین به ده كرور تومان رایج قرارگرفت كه عبارت است از بیست میلیون مناط سفید روسی، و چگونگی در موعد و رهاین فصول این وجه در قرارداد علاحده كه همان قدر قوت و اعتبار خواهد داشت كه گویا لفظاً به لفظ در این عهدنامه مصالحه حالیه مندرج است، معین خواهد شد.

فصل هفتم- چون اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران شایسته و لایق دانسته همان فرزند خود عباس میرزا را ولیعهد و وارث تخت فیروزی بخت خود تعیین نموده است، اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه برای این كه از میل های دوستانه و تمنای صادقانه خود كه در مزید استحكام این ولیعهدی دارد به اعلیحضرت پادشاهی شاهنشاه ممالك ایران برهانی واضح و شاهدی لایح بدهد، تعهد می كند كه از این روز به بعد شخص وجود نواب مستطاب والا شاهزاده عباس میرزا را ولیعهد و وارث برگزیده تاج و تخت ایران شناخته، از تاریخ جلوس به تخت شاهی، پادشاه بالاستحقاق این مملكت می داند.

فصل هشتم- سفاین تجارتی روس مانند سابق استحقاق خواهند داشت كه به آزادی بر دریای خزر به طول سواحل آن سیر كرده به كناره های آن فرود آیند و در حالت شكست كشتی در ایران اعانت و امداد خواهند یافت و همچنین كشتیهای تجارتی ایران را استحقاق خواهد بود كه به قرار سابق در بحر خزر سیر كرده، به سواحل روس آمد و شد نمایند و در آن سواحل در حال شكست كشتی به همان نسبت استعانت و امداد خواهند یافت. در باب سفاین حربیه كه علم های عسكریه روسیه دارند چون از قدیم بالانفراد استحقاق داشتند كه در بحر خزر سیر نمایند، لهذا همین حق مخصوص كما فی السابق امروز به اطمینان به ایشان وارد می شود، به نحوی كه غیر از دولت روسیه هیچ دولت دیگر نمی تواند در بحر خزر كشتی جنگی داشته باشد.

فصل نهم- چون مكنون خاطر اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران است كه من كل الوجوه عهودی را كه به این سعادت و میمنت ما بین ایشان مقرر گشته مستحكم نمایند، لهذا قرارداد نمودند كه سفراء و وكلا و كارگزارانی كه از جانبین به دولتین علیتین تعیین می شود- خواه برای انجام خدمت های اتفاقی یا برای اقامت دایمی - به فراخور مرتبه و موافق شأن دولتین علیتین و بملاحظه مودتی كه باعث اتحاد ایشان گشته به عادت ولایت مورد اعزاز و احترام شوند و در این باب دستور العملی مخصوص و تشریفاتی قرار خواهند كرد كه از طرفین مرعی و ملحوظ گردد.

فصل دهم- چون اعلیحضرت امپراطور كل روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران استقرار و افزایش روابط تجارت را ما بین دو دولت مانند یكی از نخستین فواید ملاحظه كردند كه می بایست از تجدید مصالحه حاصل شود، لهذا قرارداد نمودند كه تمامی اوضاع و احوال متعلقه به حمایت تجارت و امنیت تبعه دو دولت را به نوعی كه متضمن مرابطه كامله باشد معین و منتظم و در معاهده جداگانه ای كه به این عهدنامه ملحق و ما بین وكلای مختار جانبین مقرر و مانند جزو متمم او مرعی و ملحوظ میشود مضبوط و محفوظ دارند.

اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران برای دولت روس كما فی السابق این اختیار را مرعی می دارد كه در هر جا كه مصلحت دولت اقتضا كند كونسولها و حامیان تجارت تعیین نمایند و تعهد می كند كه این كونسولها و حامیان تجارت را كه هر یك زیاده از ده نفر اتباع نخواهد داشت فراخور رتبه ایشان مشمول حمایت و احترامات و امتیازات سازد و اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه از جانب خود وعده می كند كه درباره كونسولها و حامیان تجارت اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران به همین وجه مساوات كامله مرعی دارد.

در حالتی كه از جانب دولت ایران نسبت به یكی از كونسولها و حامیان تجارت روسیه شكایتی محققه باشد، وكیل و یا كارگزار دولت روس كه در دربار اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران متوقف خواهد بود و این حامیان و كونسولها بلاواسطه در تحت حكم او خواهد شد، او را از شغل خود بیدخل داشته به هر كه لایق داند اداره امور مزبور را بر سبیل عادیه رجوع خواهد كرد.


فصل یازدهم- همه امور و ادعا های تبعه طرفین كه به سبب جنگ به تأخیر افتاده بعد از انعقاد مصالحه موافق عدالت به اتمام خواهد رسید و مطالباتی كه رعایای دولتین جانبین از یكدیگر یا از خزانه داشته باشند به تعجیل و تكمیل وصول پذیر خواهد شد.

فصل دوازدهم- دولتین علیتین معاهدتین بالاشتراك در منفعت تبعه جانبین قرارداد می كنند كه برای آنهایی كه مابین خود به سیاق واحد در دو جانب رود ارس املاك دارند موعدی سه ساله مقرر نمایند تا به آزادی در بیع یا معاوضه آنها قدرت داشته باشند، لكن اعلیحضرت امپراطور كل روسیه از منفعت این قرارداد در همه آن مقداری كه به او تعلق و واگذار می شود، سردار سابق ایروان حسین خان و برادر او حسن خان و حاكم سابق نخجوان كریم خان را مستثنی می دارد.

فصل سیزدهم- همه اسیرهای جنگی دولتین خواه در مدت جنگ آخر باشد یا قبل از آن و همچنین تبعه طرفین كه به اسیری افتاده باشند از هر ملت كه باشد همگی بغایت چهار ماه به آزادی مسترد و بعد از آنكه جیره و سایر تداركات لازمه به آنها داده شد به عباس آباد فرستاده می شوند تا اینكه به دست مباشرین جانبین كه در آن جا مأمور گرفتن و تداركات فرستادن ایشان به ولایت خواهد بود تسلیم شوند.

دولتین علیتین در باب همه اسیرهای جنگ و تبعه روس و ایران كه به اسیری افتاده و به علت دوری مكان هایی كه در آن جا بوده اند یا به علت اوضاع و اسباب دیگر بعینه مسترد نشده باشند، همان قرارداد را می كنند و هر دو دولت ایٌ وقت كان اختیار بی حد و نهایت خواهند داشت كه آنها را مطالبه كنند و تعهد می كنند كه هر وقت اسیر خود به دولت عرض نماید یا ایشان را مطالبه كنند از جانبین مسترد سازند.

فصل چهاردهم- دولتین علیتین معاهدتین جلای وطن كنندگان و فراریان را كه قبل از جنگ یا در مدت آن به تحت اختیار جانبین گذاشته باشند مطالبه نمی كنند ولیكن برای منع نتایج مضره جانبین كه از مكاتبات و علاقه خفیه بعضی از این فراریان با هم ولایتیان یا اتباع قدیم ایشان حاصل می تواند شد، دولت ایران تعهد می كند كه حضور و توقف اشخاصی را كه الحال یا بعد از این باسمه به او مشخص خواهد شد از متصرفات خود كه مابین ارس و خط رودخانه مرسوم به جهریق و دریا و حد ارومی و رودخانه مشهور به جیقتو و قزل اوزن تا التقای آن به دریا واقع است رخصت می دهد.

اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه از جانب خود همچنین وعده می كند كه فراریان ایران را در ولایت قراباغ و نخجوان و كذالك در آن حصه ولایت ایروان كه در كنار راست رود ارس واقع است اذن توطن و سكنی ندهد، لیكن معلوم است كه این شرط مجری و معمول نبوده و نخواهد بود، مگر در باب اشخاصی كه صاحب مناصب ملكیه یا مرتبه و شأن دیگر باشد، مانند خوانین و بیك ها و ملا های بزرگ كه صورت رفتار ها و اغواها و مخابرات و مكاتبات خفیه ایشان درباره همولایتیان و اتباع و زیر دستان قدیم خود موجب یك نوع رسوخ و تأثیر به افساد و اخلال تواند شد.

در خصوص رعایای عامه مملكتین مابین دولتین قرارداده شده كه رعایای جانبین كه از مملكتی به مملكت دیگر گذشته باشند، یا بعد از این بگذرند مأذون و مرخص خواهند بود كه در هر جایی كه آن دولت كه این رعایا به تحت حكومت و اختیار او گذاشته باشند مناسب داند سكنی و اقامت كنند.

فصل پانزدهم- اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران به این حسن اراده كه آرام و آسایش را به ممالك خود باز آورد و موجبات مكاره را كه اكنون به سبب این جنگ و خصومت بر اهالی مملكت روی آورده و به جهت انعقاد این عهدنامه كه به فیروزی تمام سمت انجام می پذیرد از ایشان دور كرده، همه رعایا و ارباب مناصب آذربایجان عفو كامل و شامل مرحمت می فرمایند و هیچ یك از ایشان بدون استثنای مراتب و طبقات به جرم عرضه ها و عملها و رفتارهای ایشان كه در مدت جنگ یا در اوقات تصرف چند وقت قشون روسیه از ایشان ناشی شده نباید معاقب شوند و آزار ببینند 

این پیام به تاریخ آدینه ناهید شید 30 مهر ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
30 مهر ماه 1389 خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه

ارشک یا اردشیر دوم / آزادی های مذهبی در ولایات ایران / بزرگی و تعداد ولایات در ایران آنروز

پارس‌نامه‌- اردشیر دوم

ارشک یا اردشیر دوم

امیروکاملیا / رادیوکوچه

«اردشیر دوم» پادشاه هخامنشی، پسر بزرگ «داریوش دوم» بود که پس از مرگ پدر در سن چهل سالگی به سلطنت رسید. چنان‌که می‌نویسند حافظه‌ای فوق‌العاده داشته‌ است.  سلطنت او در عین آن‌که آکنده از توطئه و طغیان بود، به سبب اوضاع و احوال مساعد، در آن‌چه به روابط با دنیای غرب مربوط می‌شد، روی‌‌‌هم‌رفته، سلطنتی موفق بود.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
دانلود فایل فیلتر شده شنیداری ( صوتی )
سلطنت اردشیر دوم، درست از روز تاج‌گذاری با سو‌قصدی که برادرش، «کورو‌ش کوچک» در معبد آناهیتا نسبت به جان وی کرد، بی‌نتیجه ماند. فقط حمایت مادر اردشیر پریزاتس سبب شد که سو‌قصدکننده، از حکم اعدام برهد و حتا به اصرار مادر و البته بعد از قول و قراری که جهت اطمینان شاه داده شد، اردشیر به کوروش اجازه داد به آسیای صغیر (بخش‌های غربی ترکیه‌ی امروزی) و مقر حکومت خویش برگردد. کورو‌ش هم که بلافاصله حرکت کرد، در لیدیه بدون تعمل سیزده هزار نفر از سربازان یونانی را تازه با پایان‌یافتن جنگ «پلو‌پونزوس» بی‌کار شده بودند، استخدام کرد و برای حمله به ایران مجهز شد.


در سال ۴۰۱ پیش از میلاد، تلاقی بین اردشیر دوم و برادرش کورو‌ش کوچک در کنار دجله و در فاصله‌ی هفتاد کیلومتری از بابل در محلی که بعدها «خان اسکندریه» خوانده شد، رخ داد. جنگی سخت درگرفت. یونانیان روایت کرده‌اند که توفیق با سپاه کوروش بوده‌است ولی خود او در برخوردی متهورانه، که در معرکه‌ی جنگ با اردشیر کرد، هم‌راه با هشت تن از محا‌‌فظانش کشته شد و اردشیر دوم هم در جنگ زخمی شد. با کشته‌شدن کورو‌‌‌ش سپاهیان او متفرق شدند. در دوران سلطنت اردشیر دوم، دربار، در میان یک سلسله، توطئه‌های پایان‌ناپذیر سیاسی و حرم‌سرایی، آکنده از حسادت‌ها و اغراض، فرو رفته بود. آن‌گونه که «پلوتارک» بر‌می‌آید. رفتار شاه در نظر پارسی‌ها غالبن آمیخته با نوعی نجابت به‌نظر می‌رسید.
امور داخلی ایران، سلطنت اردشیر دوم چیزی جز ضعف و سستی نشان نمی‌دهد و در مصر و آسیای صغیر و جزیره‌ی قبرس اغتشاشاتی روی داد که به‌خاطر ضعف حکومت مرکزی بود. بعضی با سیاست و تدبیر رفع و برخی به پیش‌رفت شورشیان تمام شد و دولت ایران قبول کرد که باجی به ایران داده شود و در امو‌ر داخلی خود مختار باشند مثلن قبرس پادشاهی انتخاب کرد و دربار ایران او را به رسمیت شناخت.
با کمکی که دولت اسپارت به کوروش کوچک کرد، روابط دربار ایران نسبت به دولت مذکور کدر شد و آتنی‌ها به ایران نزدیک شدند. پادشاه اسپارت از ده هزار یونانی که تازه از ایران مراجعت کرده بودند، استفاده کرده و به‌طرف آسیای صغیر (غرب ترکیه) روانه شده و قصد تسخیر ایران را کرد. اما به زودی دولت ایران نقشه‌ی او را عقیم کرد. به این ترتیب که پول وافری را به یونان برای برانگیختن دول یونانی، بر ضد اسپارت فرستاد و طولی نکشید که جنگ مابین دول یونان و اسپارت در گرفت و سپاه اسپارتی مجبور شد، برای شرکت در جنگ داخلی به یونان بازگردد. پادشاه اسپارت هنگام بازگشت گفته بود «من را سی هزار تیرانداز ایرانی بیرون می‌کند.» اشاره‌ی او به سکه‌های طلای ایران موسوم به دریک است که در یک‌طرف آن صورت تیرانداز ایرانی نقش بسته‌است.

جنگ داخلی یونان شش سال طول کشید، بدون این‌که غالب و مغلوب معلوم شود، سرانجام دولت آتن به کمک ایران شکست فاحشی به نیروی دریایی اسپارت داده مجددن در دریا برتری یافت. بدین ترتیب جنگ خاتمه یافت. دولت اسپارت هم متعهد شد که هیچ‌گونه رابطه‌ای با شهرهای یونانی در آسیای‌صغیر (غرب ترکیه) نداشته باشد و جزیره‌ی قبرس نیز مجددن به ایران برگشت.
آن‌گونه که «پلوتارک» می‌نویسد: «کادوسیان که عمدتن در گیلان و آذربایجان‌شرقی سکنا داشتند، در روزگار اردشیر دوم سر به شورش گذاشتند. در نتیجه شاهنشاه خود برای فرونشاندن آن بدان سرزمین شتافت. ارتش در آن سرزمین کوهستانی دچار کمبود شد و سرانجام اردشیر با دادن امتیازهایی، کادوسیان را به فرمان درآورد.»  پس از استواری جای‌گاه اردشیر دوم، گرچه وی نگران مصر بود، ولی چندین سال از آن پرهیز کرد، چرا که درگیری‌هایی در آسیای صغیر و جزیره‌های دریای مدیترانه رخ داد که مهم‌ترین آن‌ها در قبرس بود که در آن زمان یک ایالت ایران محسوب می‌شد.

آزادی‌های مذهبی در ولایات ایران:
نوشته شده‌است که در ولایات ایرانی در آسیای صغیر، ذکر اسم «بعل» رب‌النوع فینیقیه و اسم« آپولون» رب‌النوع یونانی‌ها، در روی سکه‌ها معمول بوده‌است. در مملکت‌های دیگر ایران هم کسی معترض عقاید مذهبی اهالی نبوده‌است. یعنی سیاست کوروش بزرگ که بر تساهل مذهبی بود، تا آن زمان، پیروی می‌شده‌است. اظهار تسامح نسبت به عقاید دیگران، در پادشاهان هخامنشی هم‌چون یک اصل کشورداری نزد آن‌ها معمول بود.
اردشیر آپادانایی در اکباتان ساخته، هم‌چنین آپادانای داریوش در شوش را که در روزگار اردشیر یکم، بر اثر آتش‌سوزی از‌میان‌ رفته بود، بازسازی کرد. اردشیر دوم در نبشته‌های خود در کنار نام اهورامزدا دو فرشته را نام می‌برد. نبشته‌ای که بازسازی آپادانای داریو‌‌ش را یاد کرده چنین می‌گوید: «به یاری اهورامزدا، آناهیتا و میترا (ناهید و مهر) فرمان دادم، این آپادانا ساخته شود.» ذکر نام آناهیتا و میترا، در کنار نام اهورامزدا، بدون شک تازگی دارد اما ارادت و ارتباط شخصی اردشیر، نسبت به آناهیتا و میترا، مسئله‌ای است که باید در نظر گرفته شود. اردشیر در معبد آناهیتا از سوی قصدی که به جانش شد، نجات پیدا کرده و نسبت به آناهیتا احساس قدردانی داشت. هم‌چنین شکست کورش کوچک را در نتیجه‌ی انتقام میترا که خدای عهد و پیمان بود می‌دانست.
اردشیر دوم پس از ۴۵ سال شاهنشاهی در سال ۳۵۸ پیش از میلاد، در سن ۸۷ سالگی درگذشت.

        بن مایه ها:
  • رضایی، دکتر عبدالعظیم، تاریخ ده هزار ساله ایران، تهران:اقبال، ۱۳۸۴، جلداول
  • پیرنیا، حسن ( مشیرالدوله). تاریخ باستانی ایران. تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۶۲
  • زرین‌کوب، عبدالحسین . تاریخ مردم ایران قبل از اسلام. تهران: انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۴
  • فرهنگ‌نامه کلید دانش، ج۱،
  • فرهنگ‌نامه مفید،
  • وکی‌پدیا

این پیام به تاریخ پنج شنبه اورمزد شید 22 مهر ماه ماه 2569 شاهنشاهی برابر با 22
مهر ماه 1389 خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۹ مهر ۱۴, چهارشنبه

شهر مسجد سلیمان ، 100 سال پس از اکتشاف نفت


 
شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت
ساکنان این شهر را طوایف مختلفی از قوم بختیاری تشکیل می‌دهند ولی با کشف نفت در منطقه افراد دیگری از سایر مناطق بختیاری بمنظور کسب و کار به این شهر آمده و رفته رفته بصورت دایم در این شهر ساکن شدند...
شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت !


شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
مسجد سلیمان شهری است تاریخی که در میان کوه های زاگرس در استان خوزستان واقع شده است. این شهر از شمال غرب به شهرستان شوشتر، از شمال تقریبأ به بخش لالی، از جنوب شرق به شهرستان ایذه، و از جنوب غرب به شهر اهواز ارتباط دارد. ساکنان این شهر را طوایف مختلفی از قوم بختیاری تشکیل می دهند ولی با کشف نفت در منطقه افراد دیگری از سایر مناطق بختیاری بمنظور کسب و کار به این شهر آمده و رفته رفته بصورت دایم در این شهر ساکن شدند.
در تاریخ ۲۸ ماه مه سال ۱۹۰۱ میلادی، در زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، ویلیام ناکس دارسی، تاجر بزرگ طلا در انگلستان امتیاز کشف نفت ایران را از آن خود کرد و برای این منظور جورج برنارد رینولدز را که تجربیاتی در زمینه حفاری نفت در مناطق نفت خیز سوماترا داشت، برای اکتشاف و استخراج نفت به استخدام خود درآورد. رینولدز در پایان سال ۱۹۰۲ میلادی عملیات حفاری اولین چاه در چاه سرخ واقع در قصر شیرین و همچنین شاردین رامهرمز را آغاز کرد و همزمان مقدمات حفاری در منطقه نفتون مسجد سلیمان را مهیا ساخت.
پس از دو سال حفاری در شاردین گروه رینولدز به این نتیجه رسیدند که در این نقطه نمی توانند به نفت برسند. اما علائم موجود و وجود آتشگاه و نیز حوضچه ای که خود به خود قیر از آن می جوشید و یادداشت های مورخین و باستان شناسان که تصریح کرده بودند در ناحیه نفتون نفت فراوان به دست می آید، سرمهندس رینولدز را که از مدتی پیش در آنجا به کار حفاری مشغول بود، امیدوار کرد و به همین علت وسائل و تجهیزات را به منطقه نفتون در مسجد سلیمان منتقل کردند و در پایان ماه ژانویه سال ۱۹۰۸ میلادی حفاری چاه شماره یک این شهر آغاز شد.
سرمایه شرکت که در انگلیس تشکیل شده بود تا در ایران به نفت دست یابد، به علت طولانی شدن دوره حفاری به پایان خود می رسید و ویلیام ناکس دارسی که از پیدا شدن نفت در این سرزمین قطع امید کرده بود طی تلگرافی از رینولدز خواست تا حفاری را تعطیل کند. گفته می شود تلگراف به دست رینولدز رسیده بود اما چندان به مسجد سلیمان اعتماد داشت که ترجیح داد بدان اعتنایی نکرده به کار خود ادامه دهد. سرانجام در حالیکه اعضای گروه در اوج نا امیدی به سر می بردند، در ساعت چهار صبح روز پنجم خرداد ماه ۱۲۸۷ خورشیدی برابر با ۲۶ ماه مه ۱۹۰۸ میلادی، مته حفاری از ضخامت زمینی به قطر ۳۰۰ متر عبور کرد و آخرین ضربت خود را به صخره عظیمی که روی منبع نفت قرار داشت فرود آورد، در نتیجه در عمق ۱۱۸۰ پا (۳۶۰ متری) نفت با فشار زیادی تا ۵۰ پا (۱۵ متر) بالاتر از نوک دکل حفاری فوران کرد و کارگران را در خود غرقه ساخت. بدین ترتیب فصل جدیدی در تاریخ کشور رخ داد و ایران به جمع کشورهای نفت خیز جهان پیوست.
این اتفاق، که نخستین اکتشاف نفت در خاورمیانه به شمار می رفت، حیات اقتصادی و اجتماعی مسجد سلیمان و ایران را دگرگون کرد، چنانکه از این چاه روزانه ۳۶۰۰۰ لیتر (معادل ۸۰۰۰ گالن) نفت استخراج می شد و بعدها در این شهر حداقل ۳۰۰ چاه نفت حفر شد. این شهرک باستانی به یک شهر مدرن و پر رونق بدل شد. جمعیت آن افزایش یافته، خانه ها و محله های جدید برای کارکنان شرکت نفت از مدیران ارشد گرفته تا کارگران ساخته شد. شرکت نفت ابتدا اقدام به ایجاد یک دستگاه آب شیرین کن نموده و سپس برای انتقال آب رود کارون به شهر، لوله کشی منازل را به انجام رساند. همچنین خط آهنی توسط این شرکت تاسیس شد که تا دارخزینه، روستایی در نزدیکی شوشتر، امتداد می یافت. بدین ترتیب مسجد سلیمان از یک قصبه به شهری بزرگ بدل شد و مردم از اطراف و اکناف برای کار به این شهر مهاجرت کردند. شبکه آب و برق تکمیل گردید و سیستم فاضلاب شهر به وجود آمد، حمل و نقل زباله مرتب شد و سیستم اتوبوس رانی به کار افتاد. همچنین ورزشگاه بزرگی ساخته شد و مسجد سلیمان چهره یک شهر تازه و متفاوت از سایر شهرها را به خود گرفت.
در تاریخ ۵ خرداد ۱۳۸۷ شمسی برابر با ۲۶ ماه مه ۲۰۰۸ میلادی، چاه شماره یک صد ساله شد. لذا به همین مناسبت در این روز جشن صدمین سالگرد اکتشاف نفت در خاورمیانه و انقلاب صنعتی ایران در این شهر و در چندین نقطه جهان برگزار شد. جشن یکصد سالگی نفت در ایران توسط وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران در محل باشگاه مرکزی این شهر که با افتتاح پالایشگاه نفت مسجدسلیمان همراه بود برگزار گردید. برخی ساختمان های مسجدسلیمان که در دوره فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس ساخته شده اند سبک معماری انگلیسی داشته که اغلب در اثر گسترش و نوسازی در شهر تخریب شده اند. بخش هایی از آن هنوز به نام های انگلیسی آن دوره مانند منطقه کمپ کرسنت و اسکاچ کرسنت معروف است.
اوج شکوفایی تاریخ معاصر مسجد سلیمان به غیر از نفت مربوط به دوران مشروطیت می باشد، در عصر مشروطه مردم مسجد سلیمان نیز مانند سایر روشنفکران و دلیران بختیاری فتوای روحانیت را لبیک گفتند و علیه استبداد صغیر قاجار به فرماندهی سردار اسعد بختیاری (فاتح ملی) قیام کردند و ظفرمندانه اصفهان و تهران را فتح نمودند، البته نقش مردم مسجد سلیمان در ملی شدن صنعت نفت و مقابله با استعمار انگلیس درنفوذ به مناطق بختیاری، مبارزه با طاغوت و شرکت درهشت سال دفاع مقدس استوار همچون شیرهای سنگی مثال زدنی است. اما در حال حاضر از چاه های نفت این شهرستان روزانه نزدیک به 40.000 بشکه نفت استخراج می شود و با اینکه سد شهید عباسپور و سد مسجد سلیمان، (از جمله بزرگ ترین سدهای ایران) در جوار این شهر قرار دارند، مردم از نظر آب هنوز در مضیقه بوده و بصورت ساعتی (سه تا چهار ساعت در روز) از آب استفاده می کنند. مردم بعضی مناطق مسجد سلیمان به جهت وجود میدان های گازی، گاه دچار مسمومیت های ناشی از استنشاق بوی گاز می شوند و در مواردی ساکنین شهر طی یک برنامه ضربتی مجبور به نقل و انتقال شده اند. نشت گاز و نفت در مناطقی از شهر گاهی حادثه ساز شده و باعث بروز انفجار در منازل مسکونی می شود.
تصاویری که در زیر مشاهده می نمایید، گواهی بر بسیاری ناگفته هاست ...
شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب كنید
اعضای خانواده یک خانه مخروبه در مسجد سلیمان که در حال ترک خانه اشان می باشند


شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
نشت نفت در کف یکی از خانه های مسجد سلیمان
شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
شعله زرد رنگ ناشی از سوخت گاز تصفیه نشده و غیر استاندارد
شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
پیرمردی در حال گرفتن سوراخ های لوله و جلوگیری از نشت گاز
شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
نشت گاز از لوله های غیر استاندارد گاز در سرتاسر شهر
شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
کودکان در حال بازی کردن میان انبوه لوله های غیر استاندارد در شهر
شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
کودکان در حال بازی کردن میان انبوه لوله های غیر استاندارد در شهر
شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
یکی از خانه های مسجد سلیمان که در اثر نشت گاز و لوله کشی غیر استاندارد منفجر شده
و مادر و کودکی نیز در آن جان باختند

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
کودکی در حال دویدن در قبرستان مسجد سلیمان

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
زنی در حال عزاداری در کنار قبر یکی از اقوام جوان خویش که در اثر حادثه ای فوت کرده است.
(تصادف و مرگ و میر بسیاری در بین جوانان مسجد سلیمانی وجود دارد) 

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
مردم در حال بازدید از قبرستان خارجی هایی که در زمان اکتشاف نفت به مسجد سلیمان آمده بودند و کار میکردند

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
قبرستان خارجی هایی که در زمان اکتشاف نفت به مسجد سلیمان آمده بودند و مشغول به کار بودند

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
کودکی در حال بازی کردن در کنار یکی از چاه های قدیمی و مسدود نفت در مسجد سلیمان
شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
کودکان در حال بازی کردن در کنار یکی از چاه های قدیمی و مسدود نفت در مسجد سلیمان

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
یکی از جوانان مسجد سلیمان در منزلش

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
کودکان در حال بازی کردن در کوچه

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com

نوجوانی در حال زیاد کردن شعله آبگرمکن در کنار درب منزلشان

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
زن مسجد سلیمانی که در اثر وجود گاز های ترش در هوا دچار بیماری شدید قلبی و ریوی شده است

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
زنی در حال پخت و پز با گاز ترش و لوله کشی و شیلنگ بلند و غیر استاندارد در حیاط منزلشان

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
بسیاری از جوانان مسجد سلیمان به علت نداشتن کار و تفریحات و اماکن فرهنگی،
وقت خود را در خیابان ها به بطالت می گذرانند

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
فروختن آب به شهر وندان یکی از مشاغل کاذبی است که بعضی از کودکان به آن مشغولنند

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
جوانی در حال حمل موتور خود از کوچه های مملو از لوله های غیر استاندارد گاز

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
یکی از دست فروشان در مسجد سلیمان

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
خرید و فروش بز و گوسفند در مسجد سلیمان به خصوص در میادین بسیار به چشم می خورد

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
بسیاری از مردم همچنان گاز منزلشان را از طریق کپسول های گاز تامین می کنند

شهر مسجد سلیمان، 100 سال پس از اکتشاف نفت | HiPersian.com
منبع : برنانیوز

این پیام به تاریخ چهارشنبه تیر شید 14 مهر ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
14 مهر ماه خورشیدی تحمیلی تازیو تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۹ مهر ۶, سه‌شنبه

تخریب قلعه پرتغالی‌ها به بهانه مرمت +فرتور

تخریب قلعه پرتغالی‌ها به بهانه مرمت + فرتور


نخست در این بلبشو بازار سیاست و تخریب و بی توجهی در ایران مهرگانمان و مهر گانتان خجسته و همایون باد.



قلعه پرتغالی‌های قشم به عنوان مهمترین اثر باقی مانده از روزگار تسلط پرتغالیها بر سواحل و جزایر خلیج فارس و نماد روحیه استعمار ستیزی ایران با مرمت غیرکارشناسی تخریب و دیواری ناهمگون جایگزین آن شد.
به گزارش خبرنگار مهر، مرمت این اثر با تخریب دیوار تاریخی و ساخت دیواری با سنگ‌های ناهمگونی و ملاتی از گچ انجام شده است.  این دیوار با بافت دیوارهای اصلی قبلی ناهمگون بوده و ظاهر قلعه را تحت تاثیر قرار داده است.  کارگران مرمت گر این بنا، بعد از تخریب دیوار جنوبی و ساخت آن با مصالحی ناهمگون، مرمت را رها کرده و هم اکنون مصالح ترمیم در این بنای تاریخی رها شده است.
مهم:

از دو سال قبل موضوع مرمت قلعه پرتغالیها مطرح شد ولی به دلیل عدم توجه جدی به این اثر تاریخی این مکان به جایی برای تجمع معتادان تبدیل شده است. پاره شدن فنسها، کنده شدن در ورودی و تجمع زباله موجب شده تا گردشگران رغبتی برای بازدید از این اثر تاریخی مهم نداشته باشند.  این در حالی است که رئیس واحد میراث فرهنگی اداره کل گردشگری قشم معتقد است به دلیل قرار گرفتن این اثر در شهر و اهمیت آن، پتانسیل بالایی برای جلب گردشگر دارد.

قلعه پرتغالی‌ها که در ضلع شمالی جزیره قشم و در ساحل دریا قرار دارد، مهم‌ترین اثر باقی مانده از روزگار تسلط پرتغالی‌ها بر سواحل و جزایر خلیج‌فارس است.

قلعه پرتغالی‌ها در سال 1507 میلادی به فرمان «آلفونسو آلبرکرک» دریانورد پرتغالی در جزیره قشم احداث شد.

احسان یغمایی این قلعه را در سال 78 از زیر خاک بیرون آورد. این باستان ‌شناس تا بهار 1379 در این قلعه به انجام کاوش‌ پرداخت. با وقوع زلزله 9/ 5 ریشتری در جزیره قشم که باعث تخریب دیوار شرقی این قلعه تاریخی شد، کاوش در بخش درونی دیوار شرقی ناکام ماند.

در کاوشهای قلعه پرتغالی‌ها تعدادی ظروف چینی متعلق به چین، شیشه‌های ساخت ونیز و توپهای جنگی یافت شده بود.

قلعه پرتغالی‌ها یک قلعه تدارکاتی بود که برای ارتباط با قلعه هرمز و رساندن تدارکات و خدمات به این قلعه مرکزی در قشم ساخته شده بود.

قلعه پرتغالی‌ها که در ضلع شمالی جزیره قشم و در ساحل دریا قرار دارد، مهمترین اثر باقی مانده از روزگار تسلط پرتغالی‌ها بر سواحل و جزایر خلیج‌فارس است. 

قلعه پرتغالی‌ها در زمان حکومت صفویان توسط «امام‌قلی خان» از سرداران شاه عباس به تسخیر ایران در آمد.

پیش از این یک ایرانی مقیم پرتغال قصد انتقال بخشی از سرمایه خود را به ایران داشت و در همین رابطه تقاضایی را برای سرمایه گذاری و مرمت این اثر تاریخی مطرح کرد.  منطقه آزاد قشم مذاکراتی را با این سرمایه گذار برای اجرای طرح مرمت قلعه پرتغالی‌ها انجام داد و تفاهم اولیه‌ای در این زمینه انجام شد، اما بعد از مدتی اعلام شد به دلیل برخی مخالفت‌ها، امکان فعالیت این فرد در ایران وجود ندارد.

سال گذشته سفارت پرتغال در ایران موضوع مرمت این اثر تاریخی را بار دیگر توسط این سفارت مطرح کرد و جلساتی هم در این زمینه تشکیل شد و موافقت اولیه صورت گرفت.  پرتغالی‌ها نقشه مرمت را نیز تهیه کردند اما پیش از پایان سال قبل سفارت پرتغال اعلام کرد به دلیل مسئله تحریم ایران از مرمت این بنا منصرف شده ولی حاضر است کمک فنی و کارشناسی را برای مرمت این اثر به ایران انجام دهد.

از آن زمان از مرمت قلعه همچنان خبری نبود تا اینکه به تازگی دو کارگر ساختمانی اقدام به تخریب دیوار قلعه و به اصطلاح مرمت آن کردند.  در اسناد این قلعه به وضوح آمده است که سنگهای این قلعه از کدام معدن سنگ و ملات آن از چه موادی تهیه شده است که در مرمت بنا از آن به توان استفاده کرد.

در این بین مسئولان میراث فرهنگی هرمزگان هم عنوان کردند که ما بودجه‌ای را برای مرمت آثار تاریخی داشتیم که باید هزینه می‌شد و برای این اثر استفاده کردیم.

سال گذشته تفاهم نامه‌ای برای مرمت قلعه پرتغالی‌ها در جزایر هرمز و قشم بین سفیر کشور پرتغال و مسئولان سازمان میراث فرهنگی امضا شد. 

فریبرز دولت‌آبادی معاون سابق میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این مراسم با بیان این‌که در کشور نگاه‌های متفاوتی درباره پرداختن به موضوع قلعه پرتغالی‌ها وجود دارد، اظهار داشت که از دیدگاه مجموعه میراث فرهنگی، این قلعه‌ها قسمتی از تاریخند که قطعا موظفیم، آنها را حفاظت و به بهترین شکل مرمت کنیم.

سفیر پیشین کشور پرتغال نیز گفته بود در سال 2004 میلادی پروژه‌ی کامل مرمت بناهای هرمز و قشم را به سازمان میراث فرهنگی فرستاده شده است و تمام جزییات مربوط به اجرا و مرمت قلعه‌ها در آن به‌طور مشخص قید شد.
اما از آن زمان هیچ کاری در این زمینه انجام نشده است.

در آن جلسه اعلام شد که اعتباری حدود 500 میلیون تومان برای قلعه‌ی پرتغالی‌های قشم درنظر گرفته شده است.

دولت‌آبادی در جمع خبرنگاران درباره‌ی مطالب مطرح‌ شده مبنی بر سیاسی بودن این همکاری توضیح داد: 

به این‌که نیت آنها چیست، خیلی ورود پیدا نمی‌کنم، به ویژه اینکه با مرمت یک قلعه، مسیر تاریخ را نمی‌توان تغییر داد.
از دید من قلعه‌ها سابقه‌ی ایستادگی و همیت مردم منطقه‌ی خلیج فارس را در دفاع از کشور نشان می‌دهند و بیشتر ارزشهای تاریخی آنها مطرح است و این‌که دو ملت تمایل دارند تاریخشان را در این فضا مرور کنند.

رئیس واحد میراث فرهنگی اداره کل گردشگری قشم در این زمینه گفت:

قرار بود قلعه پرتغالی‌ها مرمت شود و سازمان میراث فرهنگی کشور به دنبال اجرای این طرح بود.  زمانی که موضوع مرمت توسط پرتغالیها مطرح شد آنها طرحی را در این زمینه ارائه کردند که بیشتر طرح بازسازی بود تا مرمت و مرمت کاران ایرانی انتقاداتی به آن داشتند ولی در نهایت موضوع به جایی ختم شد که ایران اجازه مرمت را به پرتغالی‌ها نداد.

عبدالرضا دشتی زاده با بیان اینکه سال گذشته دیوار غربی قلعه را اداره کل میراث استان هرمزگان مرمت کرد افزود:

در حال حاضر اختیارات این اداره کل به سازمان منطقه آزاد قشم تفویض شد و اداره کل میراث سازمان تشکیل شد.

وی آغاز مطالعات باستان شناسی در قشم برای ثبت گسترده آثار تاریخی منطقه و مرمت برخی محوطه‌های تاریخی مانند قلعه پرتغالی‌ها و بادگیرهای لافت را از برنامه‌های امسال این اداره کل اعلام کرد و گفت:
برای مرمت این محوطه‌ها از کارشناسان کمک خواسته ایم و به زودی تعدادی از کارشناسان و افراد خبره در مرمت بناهای تاریخی وارد قشم می‌شوند.

وی اظهار داشت: کارشناسانی که از دیوار مرمت شده قلعه پرتغالیها بازدید کردند انتقاد جدی به این مرمت داشتند و نظر آنها نیز در نامه‌ای به مدیر عامل منطقه آزاد منعکس شد. حتی کارشناسان خود میراث فرهنگی نیز به این مرمت نقد داشتند.

رئیس واحد میراث فرهنگی اداره کل گردشگری قشم با بیان اینکه قلعه پرتغالیها یک اثر هویتی و سیاسی است و نشانی از روحیه استعمار ستیزی ایران دارد و با توجه به حاکمیت ایران بر روی تنگه هرمز اهمیت آن بیشتر می‌شود.

دشتی زاده ادامه داد:  با توجه به قرار گرفتن این اثر تاریخی در داخل شهر پتانسیل بالایی برای جلب گردشگر دارد.  بودجه‌ای را در نظر گرفته ایم تا این قلعه از وضعیت فعلی که احساس شرمندگی از آن دارم خارج شود و آن را از تخریب نجات دهیم.

وی تاکید کرد:  تمامی این انتقادها در مورد وضعیت فعلی قلعه پرتغالیها صحیح است ولی در پاییز اقدام عملی برای اصلاح وضعیت این بنا انجام خواهیم داد.

وی با بیان اینکه محوطه سایت تاریخی قلعه پرتغالی‌ها به محلی برای ورود راحت و مصرف مواد مخدر معتادان تبدیل شده است و مردم در ورودی این محوطه را از جا درآورده‌اند گفت:  بسیاری از قسمت‌های سازه این قلعه شناسایی شده که در صورت رفع نشدن خطر، باید منتظر ریزش و وقوع اتفاق بدی در آن باشیم.

رئیس واحد میراث فرهنگی اداره کل گردشگری قشم ادامه داد:
به دلیل نبود دفتر میراث در این منطقه و توجیه نبودن مردم و حتی برخی مسئولان محلی مانند اداره برق برخی اقدامات بدون توجه به این سایت تاریخی انجام شده که در ایجاد وضعیت فعلی موثر بوده است.

وی تاکید کرد:  از قلعه پرتغالیها در تمامی بروشورهای میراث و گردشگری و اسناد و کتابها نام برده شده و یک اثر تاریخی شناخته شده در کشور است.  چرا باید یک اثر تاریخی را در بوق و کرنا کنیم ولی با رها کردن آن در کمال بی تفاوتی موجب تخریبش شویم.

دشتی زاده تصریح کرد: ملات این قلعه از ساروج است و اولین موضوعی که در مرمت یک اثر تاریخی باید مد نظر قرار گیرد این است که از موادی در مرمت استفاده شود که با بافت اصلی هم خوانی داشته باشد.  قطعا زمانی که از گچ سفید معمولی به جای ساروج در مرمت استفاده کنیم از نظر بافت، رنگ و کیفیت با اصل اثر تفاوت خواهد داشت. ملات دیوارهای قلعه به حدی استحکام دارد که سنگهای دیوار ریزش کرده‌اند ولی هنوز ملاتها پابرجا هستند.  البته مرمت دیوار نیز بدون رفع خطر برای سازه معنی ندارد.

وی در مورد این که از گچ معمولی برای مرمت این بنا استفاده شده گفت:

البته کارگران مرمت گر این دیوار در این زمینه مدعی بودند که این ملات گچ سفید معمولی نیست و صدف در داخل آن استفاده شده که بعد از مدتی همرنگ ساروج می‌شود.

این پیام به تاریخ چهارشنبه 7 مهر ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
چهارشنبه 7 مهر ماه 1389 خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۹ مهر ۱, پنجشنبه

نکته ای دستوری در مورد حرف یا میانوند " ه " و حرف یا میانوند " گ " در واژه های پارسی


نکته ای دستوری در مورد حرف یا میانوند " ه "  و حرف یا میانوند " گ " در واژه های پارسی:

با درود به خوانندگان گرامی
من در این مدت وبلاگ نویسی متوجه شدم که بعضی دوستان وبلاگ نویس در موقع نوشتن پیامهای پارسی بعضی واژه ها را دگرگون کرده و طور دیگری مینویسند که من با در نظر گرفتن آگاهی هایی که در دوره تحصیلاتم در مدرسه داشتم به آنها توضیحاتی دادم که مورد قبول آنها واقع نشد
 از جمله اینکه:
متوجه شدم واژه هایی مثل:
 آلودگی،  زندگی ، همیشگی ، زندگی ، مردگی و ... و... را در پیامشان مینویسند زنده گی ، مرده گی همیشه گی و ...
من به آنها متذکر شدم که در مدرسه مرتب آموزگارانمان میگفتند این حرف " ه "  در موقعی که حرف
 " گ " میآید باید برداشته شود ولی دوستان بیشتر پافشاری میکردند که باید گذاشته شود و این دستور زبان قدیمی غلط است که باید ما آنرا تغییر بدهیم.
 راستش من هم خیال کردم در مدرسه آموزگارانمان غلط به ما یاد داده اند ولی امروز دوشنبه 29 شهریور 89 داشتم یکی از کانالهای ماهواره ای به نام پارس را برحسب اتفاق میدیدم که در نتیجه برخورد کردم با برنامه ای از دکتر ناصر انقطاع
 ( که نمیدانم ایشان را خوانندگان چقدر میشناسند / آنها که ماهواره دارند حتما" ایشان را میشناسند / ایشان صاحب نسکهای زیادی در موارد زیر دارند ):
·                     پژوهشی در باره هفت سین
·                     جشنهای ایرانی
·                     نادر پادشاه ناکام، قهرمان بی آرام (در ۵ جلد)
·                     روزهای آوارگی (در ۲ جلد)
·                     توفان زرد
·                     شیر و خورشید نشان سه هزار ساله،
·                     بابک مردی به استواری کوه سبلان
·                     پنجاه سال تاریخ کنونی ایران
·                     امیر کبیر اخگری در تاریکی
·                     در ژرفای واژه‌ها (۲ جلد)
·                     درضمن فیلمی  فیلتر شده هم از حاجی فیروز  از دکتر ناصر انقطاع در ویکی پدیا پیدا کردم که برایتان اینجا لینکش را گذاشتم  امیدوارم بشود ازآن استفاده کرد:
·                      
·      برداشت از ویکی پدیا 
ادامه سخن:
ایشان هم مثل من اصرار داشتند ( منتها با اثباتی دستوری ) که گذاشتن این حرف " ه " بعد از آوردن حرف " گ " غلط است و اثبات هم کردند که اثبات ایشان را تماما" اینجا برای خوانندگانی که آن برنامه را ندیدند می نویسم ایشان طبق دستور و آگاهیهای دستور زبان پارسی قدیم و جدید میگفتند:
در پارسی قدیم که مربوط  به دوره هخامنشی میشود میگفتند:
زندگ ، دورگ ، مردگ ، آلودگ و ... یعنی همه این واژه ها در آخرشان یک پسوند " اگ " داشتند که بعد از حمله اعراب و آمدن پارسی نوین این " اگ "  تبدیل "  ه "  شد یعنی آلودگ شد آلوده ، زندگ شد زنده ، مردگ شد مرده و ... و ایشان همچنین ادامه سخن دادند که در زمان هخامنشی واژه ها با حرف زبر دار " اگ " به صفت تبدیل میشده  که بعد به حرف زیر " ه " تغییر کرده و بعد از حمله اعراب و درست شدن
 پارسی نوین هروقت اشخاص خواستند یک " ی " به آخر همین صفت ها اضافه کنند و آنرا به اسم تبدیل کنند در نتیجه میانوند " ه " را برداشته و دوباره میانوند یا حرف " گ " باستانی را در جای آن گذاشتند مثل زنده که برای تبدیل به اسم شدن با گذاشتن میانوند " گ " میشود زندگی و یا مرده که میشود مردگی و آلوده که میشود آلودگی و همیشه میشود همیشگی و ...
در نتیجه طبق اثبات ایشان در خطوط بالا حرف " ه " باید بعد از آمدن " گ " باستانی حذف شود
امیدوارم پیام ایشان را به خوانندگان وبلاگ و دوستان به وضوح رسانده باشم.
به امید ایرانی آزاد از دست تمامی دشمنان
پاینده و جاوید باد ارزشهای ایران
************************************
  این پیام به تاریخ آدینه ناهید شید 2 مهر ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
2 مهر ماه 1389 خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۹ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

منشور حقوق بشر کورش ، در خانه خود غریب است!!

منشور حقوق بشر کورش، در خانه خود غریب است!
سعید زندگانی
جرس: لوحی سفالی که از آن بعنوان مهمترین "منشور بردباری ایرانیان در زمان باستان" نام برده می شود، به زادگاهش ایران رسید تا برای مردم این سامان به نمایش در آید؛ تا ملتی که حقوق اولیه انسانی آنان امروز درحکومت جمهوری اسلامی زیر پا نهاده می شود، این لوح "غریب" را ببینند، بدانند و افتخار کنند که بیش از بیست و پنج قرن پیش اولین منشور حقوق بشر را مردی از تبار آنان نوشته و به یادگار گذاشته است، منشوری که حتی آیت اله مکارم شیرازی نیز آنرا یک سند ارزشمند بشری خوانده است!  
 
منشور حقوق بشر کورش کبیر موسوم به "استوانه کوروش" صبح جمعه نوزده شهریورماه و همزمان با عید فطر وارد تهران شد تا به رسم امانت و به مدت چهارماه درموزه ایران باستان نگهداری شود. لوح کورش به صورت پلمپ شده و درمحفظه مخصوص به تهران آورده شد و در خزانه موزه ملی ایران قرار گرفت و صبح شنبه با حضور "رابرت نیل مک گریگور" رئیس موزه ملی بریتانیا، حمید بقائی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور و کارشناسانی از دو کشور ایران و انگلستان باز و پس از اعتبارسنجی و انجام مراحل مقدماتی برای نمایش عمومی آماده شود. رایزنی براي نمايش اين اثر تاريخي در ايران بین مقامات ميراث فرهنگي ايران و موزه بريتانيا حدود 5 سال پیش اواخر دولت خاتمی آغاز شد و اوايل سال گذشته نتيجه داد. اما نمايش منشور كوروش در ايران مقدماتي داشت كه از مهم‌ترين آنها ساخت محفظه‌اي استاندارد در سطح جهاني براي اين اثر از سوي مسوولان ايراني بود. اين محفظه شيشه‌ای با هزینه ای بالا ساخته شد و منشور کورش داخل آن به ایران رسید. بر اساس تفاهم نامه به امضا رسيده تا پايان مدت نمايش اين اثر در ايران تنها دو نفر حق نزديك شدن و تماس با اين منشور را دارند كه طرف اول نماينده موزه بریتانیا و طرف دوم امين اموال موزه ملي ايران است.
 منشور 2550 ساله حقوق بشر
 پس از جشنهای دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی (1350 خورشیدی) که لوح کورش به علت مخالفت موزه بریتانیا و تنها برای چند روز به ایران آورده شد، این دومین بار در طول یکصد سال گذشته است که این لوح پس از کشف پا به خاک ایران می گذارد. حدود سال ۱۲۸۵ خورشیدی "هورمزد رسام" باستان شناس آسوری تبار بریتانیائی این لوح را هنگام کاوشهای باستان‌شناسی در بین النهرین (میان رودان) و درخرابه های معبد "اسگیله" (معبد مردوک خدای بزرگ بابل) یافت و به انگلستان منتقل کرد که از آن هنگام تاکنون در بخش ایران باستان موزه بریتانیا نگهداری می شود.
 لوح کورش، استوانه ای است از جنس گل رس به طول 23 و قطر 11 سانتیمتر و دور تا دور آن در حدود ۴۰ خط به زبان اکدی و به خط میخی بابلی نوشته شده‌است. بررسی‌ها نشان داد که نوشته‌های استوانه در سال ۵۳۹ پیش از میلاد مسیح به دستور کوروش بزرگ پس از شکست نبونید (بخت‌النصر) و گشوده شدن شهر بابل تحریرشده و به عنوان لوح یادبودی در پایه‌ بنائی در شهر بابل قرار داده شده‌است. در سال‌های اخیر آشکار شد که بخشی از یک لوحه استوانه‌ای نیزکه آنرا از آن بخت النصرمی‌دانستند، در حقیقت پاره‌ای از استوانه کوروش بزرگ از سطرهای ۳۶ تا ۴۳ است که در دانشگاه ییل (Yale) در آمریکا نگهداری می‌شد، به موزه بریتانیا در لندن انتقال داده شد و به استوانه اصلی پیوست گردید.   کوروش دوم یا کورش کبیر، بنیان‌گذار پادشاهی ایران و آغازگر سلسله هخامنشیان، پس از تسخیر بابل در این شهر تاجگذاری کرد و اعلام عفو عمومی داد؛ ادیان بومی را آزاد اعلام کرد؛ برای جلب محبت مردم میانرودان (بین‌النهرین) مردوک که کهن‌ترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخت و نیایش کرد؛ هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی کسانی را که به اسارت به بابل آورده شده بودند گرد هم آورد و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند. کوروش همچنین قوم یهود را نیز از اسارت و بیگاری در بابل آزاد کرد. آنگاه به دستوراو، شرح وقایع و دستورات وی روی یک لوح استوانه‌ای سفالین نگاشته شد به عنوان سنگ بنای یادبودی در پایه‌های شهر بابل قرار گرفت تا برای آیندگان به یادگار بماند.   فرمان آزادی مردم   از طرف برخی این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته می‌شود و در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به شش زبان رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از آن ساخت که در مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک نگهداری می‌شود. لوح کورش بیش از چهل سطر نوشته دارد که در سطرنخست او خود را معرفی می کند و از سطر دوم تا نوزدهم صفات نکوهیده بخت النصر را بر می شمارد که از پرستش خدای بزرگ روی برگرداند؛ معابد الهی را ویران کرد؛ قربانی کردن شهروندان را رواج داد؛ خشونت، بدکرداری و اندوه و غم را در شهرها پراکند و بادخالت در زندگی مردم و آزار آنان تلاش معاش را برایشان دشوار ساخت چنانکه ساکنان سرزمینهای "سومر" و "اکد" مانند مردگان شده بودند. اینگونه بود که خدای بزرگ "مردوک" به سوی آنان متوجه شد و بر آنان رحمت آورد و کورش پادشاه جهان را به یاری آنان فرستاد.   از سطر بیستم به بعد، کورش از اندیشه های خود سخن می گوید: "منم کورش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابـِل، شاه سومر و اَکـَّد، شاه چهار گوشهٔ جهان...ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تکان داد ... من برای صلح کوشیدم. نـبونید (بخت النصر) مردم درماندهٔ بابل را به بردگی کشیده بود، کاری که در خور شأن آنان نبود، من برده داری را برانداختم. به بدبختی‌های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همهٔ مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچ کس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. مردوک از کردار نیک من خشنود شد...فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی که بسته شده بود را بگشایند. همهٔ خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم. همهٔ مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم. خانه‌های ویران آنان را آباد کردم. همهٔ مردم را به همبستگی فرا خواندم..."   اینها را که می خوانی و بیش از دوهزار و پانصد سال پیش می آئی و به امروز می رسی، به خود می گوئی کاش کورش بود و می دید در سرزمین خود او و نه در دیاری دیگر، حکام این سرزمین چگونه عرصه زندگی را بر مردم او تنگ کرده اند؛ چگونه نه تنها پیروان آئین ها و ادیان دیگر، بلکه کسانی را که هیچ کس بر مسلمانیشان شک ندارد به جرم جاسوسی و بی دینی به بند کشیده اند؛ چگونه بهترین فرزندان این کشور ها از خانه رانده و مجبور به مهاجرت کرده اند؛ چگونه زبانها را بریده، دهانها را بسته و قلمها را شکسته اند و اگر کسی هم حرفی زد و سطری خلاف خواسته آنان نوشت "عناصر خودسر" اما فرمانبر خود را به سراغش می فرستند... کاش کورش بود و می دید "لوح آزادی" او در خانه چقدر غریب است!

این پیام به تاریخ چهارشنبه تیر شید 24 شهریور ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
24 شهریور ماه خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.