۱۳۸۹ مهر ۶, سه‌شنبه

تخریب قلعه پرتغالی‌ها به بهانه مرمت +فرتور

تخریب قلعه پرتغالی‌ها به بهانه مرمت + فرتور


نخست در این بلبشو بازار سیاست و تخریب و بی توجهی در ایران مهرگانمان و مهر گانتان خجسته و همایون باد.



قلعه پرتغالی‌های قشم به عنوان مهمترین اثر باقی مانده از روزگار تسلط پرتغالیها بر سواحل و جزایر خلیج فارس و نماد روحیه استعمار ستیزی ایران با مرمت غیرکارشناسی تخریب و دیواری ناهمگون جایگزین آن شد.
به گزارش خبرنگار مهر، مرمت این اثر با تخریب دیوار تاریخی و ساخت دیواری با سنگ‌های ناهمگونی و ملاتی از گچ انجام شده است.  این دیوار با بافت دیوارهای اصلی قبلی ناهمگون بوده و ظاهر قلعه را تحت تاثیر قرار داده است.  کارگران مرمت گر این بنا، بعد از تخریب دیوار جنوبی و ساخت آن با مصالحی ناهمگون، مرمت را رها کرده و هم اکنون مصالح ترمیم در این بنای تاریخی رها شده است.
مهم:

از دو سال قبل موضوع مرمت قلعه پرتغالیها مطرح شد ولی به دلیل عدم توجه جدی به این اثر تاریخی این مکان به جایی برای تجمع معتادان تبدیل شده است. پاره شدن فنسها، کنده شدن در ورودی و تجمع زباله موجب شده تا گردشگران رغبتی برای بازدید از این اثر تاریخی مهم نداشته باشند.  این در حالی است که رئیس واحد میراث فرهنگی اداره کل گردشگری قشم معتقد است به دلیل قرار گرفتن این اثر در شهر و اهمیت آن، پتانسیل بالایی برای جلب گردشگر دارد.

قلعه پرتغالی‌ها که در ضلع شمالی جزیره قشم و در ساحل دریا قرار دارد، مهم‌ترین اثر باقی مانده از روزگار تسلط پرتغالی‌ها بر سواحل و جزایر خلیج‌فارس است.

قلعه پرتغالی‌ها در سال 1507 میلادی به فرمان «آلفونسو آلبرکرک» دریانورد پرتغالی در جزیره قشم احداث شد.

احسان یغمایی این قلعه را در سال 78 از زیر خاک بیرون آورد. این باستان ‌شناس تا بهار 1379 در این قلعه به انجام کاوش‌ پرداخت. با وقوع زلزله 9/ 5 ریشتری در جزیره قشم که باعث تخریب دیوار شرقی این قلعه تاریخی شد، کاوش در بخش درونی دیوار شرقی ناکام ماند.

در کاوشهای قلعه پرتغالی‌ها تعدادی ظروف چینی متعلق به چین، شیشه‌های ساخت ونیز و توپهای جنگی یافت شده بود.

قلعه پرتغالی‌ها یک قلعه تدارکاتی بود که برای ارتباط با قلعه هرمز و رساندن تدارکات و خدمات به این قلعه مرکزی در قشم ساخته شده بود.

قلعه پرتغالی‌ها که در ضلع شمالی جزیره قشم و در ساحل دریا قرار دارد، مهمترین اثر باقی مانده از روزگار تسلط پرتغالی‌ها بر سواحل و جزایر خلیج‌فارس است. 

قلعه پرتغالی‌ها در زمان حکومت صفویان توسط «امام‌قلی خان» از سرداران شاه عباس به تسخیر ایران در آمد.

پیش از این یک ایرانی مقیم پرتغال قصد انتقال بخشی از سرمایه خود را به ایران داشت و در همین رابطه تقاضایی را برای سرمایه گذاری و مرمت این اثر تاریخی مطرح کرد.  منطقه آزاد قشم مذاکراتی را با این سرمایه گذار برای اجرای طرح مرمت قلعه پرتغالی‌ها انجام داد و تفاهم اولیه‌ای در این زمینه انجام شد، اما بعد از مدتی اعلام شد به دلیل برخی مخالفت‌ها، امکان فعالیت این فرد در ایران وجود ندارد.

سال گذشته سفارت پرتغال در ایران موضوع مرمت این اثر تاریخی را بار دیگر توسط این سفارت مطرح کرد و جلساتی هم در این زمینه تشکیل شد و موافقت اولیه صورت گرفت.  پرتغالی‌ها نقشه مرمت را نیز تهیه کردند اما پیش از پایان سال قبل سفارت پرتغال اعلام کرد به دلیل مسئله تحریم ایران از مرمت این بنا منصرف شده ولی حاضر است کمک فنی و کارشناسی را برای مرمت این اثر به ایران انجام دهد.

از آن زمان از مرمت قلعه همچنان خبری نبود تا اینکه به تازگی دو کارگر ساختمانی اقدام به تخریب دیوار قلعه و به اصطلاح مرمت آن کردند.  در اسناد این قلعه به وضوح آمده است که سنگهای این قلعه از کدام معدن سنگ و ملات آن از چه موادی تهیه شده است که در مرمت بنا از آن به توان استفاده کرد.

در این بین مسئولان میراث فرهنگی هرمزگان هم عنوان کردند که ما بودجه‌ای را برای مرمت آثار تاریخی داشتیم که باید هزینه می‌شد و برای این اثر استفاده کردیم.

سال گذشته تفاهم نامه‌ای برای مرمت قلعه پرتغالی‌ها در جزایر هرمز و قشم بین سفیر کشور پرتغال و مسئولان سازمان میراث فرهنگی امضا شد. 

فریبرز دولت‌آبادی معاون سابق میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این مراسم با بیان این‌که در کشور نگاه‌های متفاوتی درباره پرداختن به موضوع قلعه پرتغالی‌ها وجود دارد، اظهار داشت که از دیدگاه مجموعه میراث فرهنگی، این قلعه‌ها قسمتی از تاریخند که قطعا موظفیم، آنها را حفاظت و به بهترین شکل مرمت کنیم.

سفیر پیشین کشور پرتغال نیز گفته بود در سال 2004 میلادی پروژه‌ی کامل مرمت بناهای هرمز و قشم را به سازمان میراث فرهنگی فرستاده شده است و تمام جزییات مربوط به اجرا و مرمت قلعه‌ها در آن به‌طور مشخص قید شد.
اما از آن زمان هیچ کاری در این زمینه انجام نشده است.

در آن جلسه اعلام شد که اعتباری حدود 500 میلیون تومان برای قلعه‌ی پرتغالی‌های قشم درنظر گرفته شده است.

دولت‌آبادی در جمع خبرنگاران درباره‌ی مطالب مطرح‌ شده مبنی بر سیاسی بودن این همکاری توضیح داد: 

به این‌که نیت آنها چیست، خیلی ورود پیدا نمی‌کنم، به ویژه اینکه با مرمت یک قلعه، مسیر تاریخ را نمی‌توان تغییر داد.
از دید من قلعه‌ها سابقه‌ی ایستادگی و همیت مردم منطقه‌ی خلیج فارس را در دفاع از کشور نشان می‌دهند و بیشتر ارزشهای تاریخی آنها مطرح است و این‌که دو ملت تمایل دارند تاریخشان را در این فضا مرور کنند.

رئیس واحد میراث فرهنگی اداره کل گردشگری قشم در این زمینه گفت:

قرار بود قلعه پرتغالی‌ها مرمت شود و سازمان میراث فرهنگی کشور به دنبال اجرای این طرح بود.  زمانی که موضوع مرمت توسط پرتغالیها مطرح شد آنها طرحی را در این زمینه ارائه کردند که بیشتر طرح بازسازی بود تا مرمت و مرمت کاران ایرانی انتقاداتی به آن داشتند ولی در نهایت موضوع به جایی ختم شد که ایران اجازه مرمت را به پرتغالی‌ها نداد.

عبدالرضا دشتی زاده با بیان اینکه سال گذشته دیوار غربی قلعه را اداره کل میراث استان هرمزگان مرمت کرد افزود:

در حال حاضر اختیارات این اداره کل به سازمان منطقه آزاد قشم تفویض شد و اداره کل میراث سازمان تشکیل شد.

وی آغاز مطالعات باستان شناسی در قشم برای ثبت گسترده آثار تاریخی منطقه و مرمت برخی محوطه‌های تاریخی مانند قلعه پرتغالی‌ها و بادگیرهای لافت را از برنامه‌های امسال این اداره کل اعلام کرد و گفت:
برای مرمت این محوطه‌ها از کارشناسان کمک خواسته ایم و به زودی تعدادی از کارشناسان و افراد خبره در مرمت بناهای تاریخی وارد قشم می‌شوند.

وی اظهار داشت: کارشناسانی که از دیوار مرمت شده قلعه پرتغالیها بازدید کردند انتقاد جدی به این مرمت داشتند و نظر آنها نیز در نامه‌ای به مدیر عامل منطقه آزاد منعکس شد. حتی کارشناسان خود میراث فرهنگی نیز به این مرمت نقد داشتند.

رئیس واحد میراث فرهنگی اداره کل گردشگری قشم با بیان اینکه قلعه پرتغالیها یک اثر هویتی و سیاسی است و نشانی از روحیه استعمار ستیزی ایران دارد و با توجه به حاکمیت ایران بر روی تنگه هرمز اهمیت آن بیشتر می‌شود.

دشتی زاده ادامه داد:  با توجه به قرار گرفتن این اثر تاریخی در داخل شهر پتانسیل بالایی برای جلب گردشگر دارد.  بودجه‌ای را در نظر گرفته ایم تا این قلعه از وضعیت فعلی که احساس شرمندگی از آن دارم خارج شود و آن را از تخریب نجات دهیم.

وی تاکید کرد:  تمامی این انتقادها در مورد وضعیت فعلی قلعه پرتغالیها صحیح است ولی در پاییز اقدام عملی برای اصلاح وضعیت این بنا انجام خواهیم داد.

وی با بیان اینکه محوطه سایت تاریخی قلعه پرتغالی‌ها به محلی برای ورود راحت و مصرف مواد مخدر معتادان تبدیل شده است و مردم در ورودی این محوطه را از جا درآورده‌اند گفت:  بسیاری از قسمت‌های سازه این قلعه شناسایی شده که در صورت رفع نشدن خطر، باید منتظر ریزش و وقوع اتفاق بدی در آن باشیم.

رئیس واحد میراث فرهنگی اداره کل گردشگری قشم ادامه داد:
به دلیل نبود دفتر میراث در این منطقه و توجیه نبودن مردم و حتی برخی مسئولان محلی مانند اداره برق برخی اقدامات بدون توجه به این سایت تاریخی انجام شده که در ایجاد وضعیت فعلی موثر بوده است.

وی تاکید کرد:  از قلعه پرتغالیها در تمامی بروشورهای میراث و گردشگری و اسناد و کتابها نام برده شده و یک اثر تاریخی شناخته شده در کشور است.  چرا باید یک اثر تاریخی را در بوق و کرنا کنیم ولی با رها کردن آن در کمال بی تفاوتی موجب تخریبش شویم.

دشتی زاده تصریح کرد: ملات این قلعه از ساروج است و اولین موضوعی که در مرمت یک اثر تاریخی باید مد نظر قرار گیرد این است که از موادی در مرمت استفاده شود که با بافت اصلی هم خوانی داشته باشد.  قطعا زمانی که از گچ سفید معمولی به جای ساروج در مرمت استفاده کنیم از نظر بافت، رنگ و کیفیت با اصل اثر تفاوت خواهد داشت. ملات دیوارهای قلعه به حدی استحکام دارد که سنگهای دیوار ریزش کرده‌اند ولی هنوز ملاتها پابرجا هستند.  البته مرمت دیوار نیز بدون رفع خطر برای سازه معنی ندارد.

وی در مورد این که از گچ معمولی برای مرمت این بنا استفاده شده گفت:

البته کارگران مرمت گر این دیوار در این زمینه مدعی بودند که این ملات گچ سفید معمولی نیست و صدف در داخل آن استفاده شده که بعد از مدتی همرنگ ساروج می‌شود.

این پیام به تاریخ چهارشنبه 7 مهر ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
چهارشنبه 7 مهر ماه 1389 خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۹ مهر ۱, پنجشنبه

نکته ای دستوری در مورد حرف یا میانوند " ه " و حرف یا میانوند " گ " در واژه های پارسی


نکته ای دستوری در مورد حرف یا میانوند " ه "  و حرف یا میانوند " گ " در واژه های پارسی:

با درود به خوانندگان گرامی
من در این مدت وبلاگ نویسی متوجه شدم که بعضی دوستان وبلاگ نویس در موقع نوشتن پیامهای پارسی بعضی واژه ها را دگرگون کرده و طور دیگری مینویسند که من با در نظر گرفتن آگاهی هایی که در دوره تحصیلاتم در مدرسه داشتم به آنها توضیحاتی دادم که مورد قبول آنها واقع نشد
 از جمله اینکه:
متوجه شدم واژه هایی مثل:
 آلودگی،  زندگی ، همیشگی ، زندگی ، مردگی و ... و... را در پیامشان مینویسند زنده گی ، مرده گی همیشه گی و ...
من به آنها متذکر شدم که در مدرسه مرتب آموزگارانمان میگفتند این حرف " ه "  در موقعی که حرف
 " گ " میآید باید برداشته شود ولی دوستان بیشتر پافشاری میکردند که باید گذاشته شود و این دستور زبان قدیمی غلط است که باید ما آنرا تغییر بدهیم.
 راستش من هم خیال کردم در مدرسه آموزگارانمان غلط به ما یاد داده اند ولی امروز دوشنبه 29 شهریور 89 داشتم یکی از کانالهای ماهواره ای به نام پارس را برحسب اتفاق میدیدم که در نتیجه برخورد کردم با برنامه ای از دکتر ناصر انقطاع
 ( که نمیدانم ایشان را خوانندگان چقدر میشناسند / آنها که ماهواره دارند حتما" ایشان را میشناسند / ایشان صاحب نسکهای زیادی در موارد زیر دارند ):
·                     پژوهشی در باره هفت سین
·                     جشنهای ایرانی
·                     نادر پادشاه ناکام، قهرمان بی آرام (در ۵ جلد)
·                     روزهای آوارگی (در ۲ جلد)
·                     توفان زرد
·                     شیر و خورشید نشان سه هزار ساله،
·                     بابک مردی به استواری کوه سبلان
·                     پنجاه سال تاریخ کنونی ایران
·                     امیر کبیر اخگری در تاریکی
·                     در ژرفای واژه‌ها (۲ جلد)
·                     درضمن فیلمی  فیلتر شده هم از حاجی فیروز  از دکتر ناصر انقطاع در ویکی پدیا پیدا کردم که برایتان اینجا لینکش را گذاشتم  امیدوارم بشود ازآن استفاده کرد:
·                      
·      برداشت از ویکی پدیا 
ادامه سخن:
ایشان هم مثل من اصرار داشتند ( منتها با اثباتی دستوری ) که گذاشتن این حرف " ه " بعد از آوردن حرف " گ " غلط است و اثبات هم کردند که اثبات ایشان را تماما" اینجا برای خوانندگانی که آن برنامه را ندیدند می نویسم ایشان طبق دستور و آگاهیهای دستور زبان پارسی قدیم و جدید میگفتند:
در پارسی قدیم که مربوط  به دوره هخامنشی میشود میگفتند:
زندگ ، دورگ ، مردگ ، آلودگ و ... یعنی همه این واژه ها در آخرشان یک پسوند " اگ " داشتند که بعد از حمله اعراب و آمدن پارسی نوین این " اگ "  تبدیل "  ه "  شد یعنی آلودگ شد آلوده ، زندگ شد زنده ، مردگ شد مرده و ... و ایشان همچنین ادامه سخن دادند که در زمان هخامنشی واژه ها با حرف زبر دار " اگ " به صفت تبدیل میشده  که بعد به حرف زیر " ه " تغییر کرده و بعد از حمله اعراب و درست شدن
 پارسی نوین هروقت اشخاص خواستند یک " ی " به آخر همین صفت ها اضافه کنند و آنرا به اسم تبدیل کنند در نتیجه میانوند " ه " را برداشته و دوباره میانوند یا حرف " گ " باستانی را در جای آن گذاشتند مثل زنده که برای تبدیل به اسم شدن با گذاشتن میانوند " گ " میشود زندگی و یا مرده که میشود مردگی و آلوده که میشود آلودگی و همیشه میشود همیشگی و ...
در نتیجه طبق اثبات ایشان در خطوط بالا حرف " ه " باید بعد از آمدن " گ " باستانی حذف شود
امیدوارم پیام ایشان را به خوانندگان وبلاگ و دوستان به وضوح رسانده باشم.
به امید ایرانی آزاد از دست تمامی دشمنان
پاینده و جاوید باد ارزشهای ایران
************************************
  این پیام به تاریخ آدینه ناهید شید 2 مهر ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
2 مهر ماه 1389 خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۹ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

منشور حقوق بشر کورش ، در خانه خود غریب است!!

منشور حقوق بشر کورش، در خانه خود غریب است!
سعید زندگانی
جرس: لوحی سفالی که از آن بعنوان مهمترین "منشور بردباری ایرانیان در زمان باستان" نام برده می شود، به زادگاهش ایران رسید تا برای مردم این سامان به نمایش در آید؛ تا ملتی که حقوق اولیه انسانی آنان امروز درحکومت جمهوری اسلامی زیر پا نهاده می شود، این لوح "غریب" را ببینند، بدانند و افتخار کنند که بیش از بیست و پنج قرن پیش اولین منشور حقوق بشر را مردی از تبار آنان نوشته و به یادگار گذاشته است، منشوری که حتی آیت اله مکارم شیرازی نیز آنرا یک سند ارزشمند بشری خوانده است!  
 
منشور حقوق بشر کورش کبیر موسوم به "استوانه کوروش" صبح جمعه نوزده شهریورماه و همزمان با عید فطر وارد تهران شد تا به رسم امانت و به مدت چهارماه درموزه ایران باستان نگهداری شود. لوح کورش به صورت پلمپ شده و درمحفظه مخصوص به تهران آورده شد و در خزانه موزه ملی ایران قرار گرفت و صبح شنبه با حضور "رابرت نیل مک گریگور" رئیس موزه ملی بریتانیا، حمید بقائی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور و کارشناسانی از دو کشور ایران و انگلستان باز و پس از اعتبارسنجی و انجام مراحل مقدماتی برای نمایش عمومی آماده شود. رایزنی براي نمايش اين اثر تاريخي در ايران بین مقامات ميراث فرهنگي ايران و موزه بريتانيا حدود 5 سال پیش اواخر دولت خاتمی آغاز شد و اوايل سال گذشته نتيجه داد. اما نمايش منشور كوروش در ايران مقدماتي داشت كه از مهم‌ترين آنها ساخت محفظه‌اي استاندارد در سطح جهاني براي اين اثر از سوي مسوولان ايراني بود. اين محفظه شيشه‌ای با هزینه ای بالا ساخته شد و منشور کورش داخل آن به ایران رسید. بر اساس تفاهم نامه به امضا رسيده تا پايان مدت نمايش اين اثر در ايران تنها دو نفر حق نزديك شدن و تماس با اين منشور را دارند كه طرف اول نماينده موزه بریتانیا و طرف دوم امين اموال موزه ملي ايران است.
 منشور 2550 ساله حقوق بشر
 پس از جشنهای دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی (1350 خورشیدی) که لوح کورش به علت مخالفت موزه بریتانیا و تنها برای چند روز به ایران آورده شد، این دومین بار در طول یکصد سال گذشته است که این لوح پس از کشف پا به خاک ایران می گذارد. حدود سال ۱۲۸۵ خورشیدی "هورمزد رسام" باستان شناس آسوری تبار بریتانیائی این لوح را هنگام کاوشهای باستان‌شناسی در بین النهرین (میان رودان) و درخرابه های معبد "اسگیله" (معبد مردوک خدای بزرگ بابل) یافت و به انگلستان منتقل کرد که از آن هنگام تاکنون در بخش ایران باستان موزه بریتانیا نگهداری می شود.
 لوح کورش، استوانه ای است از جنس گل رس به طول 23 و قطر 11 سانتیمتر و دور تا دور آن در حدود ۴۰ خط به زبان اکدی و به خط میخی بابلی نوشته شده‌است. بررسی‌ها نشان داد که نوشته‌های استوانه در سال ۵۳۹ پیش از میلاد مسیح به دستور کوروش بزرگ پس از شکست نبونید (بخت‌النصر) و گشوده شدن شهر بابل تحریرشده و به عنوان لوح یادبودی در پایه‌ بنائی در شهر بابل قرار داده شده‌است. در سال‌های اخیر آشکار شد که بخشی از یک لوحه استوانه‌ای نیزکه آنرا از آن بخت النصرمی‌دانستند، در حقیقت پاره‌ای از استوانه کوروش بزرگ از سطرهای ۳۶ تا ۴۳ است که در دانشگاه ییل (Yale) در آمریکا نگهداری می‌شد، به موزه بریتانیا در لندن انتقال داده شد و به استوانه اصلی پیوست گردید.   کوروش دوم یا کورش کبیر، بنیان‌گذار پادشاهی ایران و آغازگر سلسله هخامنشیان، پس از تسخیر بابل در این شهر تاجگذاری کرد و اعلام عفو عمومی داد؛ ادیان بومی را آزاد اعلام کرد؛ برای جلب محبت مردم میانرودان (بین‌النهرین) مردوک که کهن‌ترین خدای بابل بود را به رسمیت شناخت و نیایش کرد؛ هیچ گروه انسانی را به بردگی نگرفت و سپاهیانش را از تجاوز به مال و جان رعایا بازداشت. او تمامی کسانی را که به اسارت به بابل آورده شده بودند گرد هم آورد و منزلگاه آنها را به ایشان بازگرداند. کوروش همچنین قوم یهود را نیز از اسارت و بیگاری در بابل آزاد کرد. آنگاه به دستوراو، شرح وقایع و دستورات وی روی یک لوح استوانه‌ای سفالین نگاشته شد به عنوان سنگ بنای یادبودی در پایه‌های شهر بابل قرار گرفت تا برای آیندگان به یادگار بماند.   فرمان آزادی مردم   از طرف برخی این سند به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته می‌شود و در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به شش زبان رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از آن ساخت که در مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک نگهداری می‌شود. لوح کورش بیش از چهل سطر نوشته دارد که در سطرنخست او خود را معرفی می کند و از سطر دوم تا نوزدهم صفات نکوهیده بخت النصر را بر می شمارد که از پرستش خدای بزرگ روی برگرداند؛ معابد الهی را ویران کرد؛ قربانی کردن شهروندان را رواج داد؛ خشونت، بدکرداری و اندوه و غم را در شهرها پراکند و بادخالت در زندگی مردم و آزار آنان تلاش معاش را برایشان دشوار ساخت چنانکه ساکنان سرزمینهای "سومر" و "اکد" مانند مردگان شده بودند. اینگونه بود که خدای بزرگ "مردوک" به سوی آنان متوجه شد و بر آنان رحمت آورد و کورش پادشاه جهان را به یاری آنان فرستاد.   از سطر بیستم به بعد، کورش از اندیشه های خود سخن می گوید: "منم کورش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابـِل، شاه سومر و اَکـَّد، شاه چهار گوشهٔ جهان...ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید.وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تکان داد ... من برای صلح کوشیدم. نـبونید (بخت النصر) مردم درماندهٔ بابل را به بردگی کشیده بود، کاری که در خور شأن آنان نبود، من برده داری را برانداختم. به بدبختی‌های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همهٔ مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچ کس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. مردوک از کردار نیک من خشنود شد...فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی که بسته شده بود را بگشایند. همهٔ خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم. همهٔ مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم. خانه‌های ویران آنان را آباد کردم. همهٔ مردم را به همبستگی فرا خواندم..."   اینها را که می خوانی و بیش از دوهزار و پانصد سال پیش می آئی و به امروز می رسی، به خود می گوئی کاش کورش بود و می دید در سرزمین خود او و نه در دیاری دیگر، حکام این سرزمین چگونه عرصه زندگی را بر مردم او تنگ کرده اند؛ چگونه نه تنها پیروان آئین ها و ادیان دیگر، بلکه کسانی را که هیچ کس بر مسلمانیشان شک ندارد به جرم جاسوسی و بی دینی به بند کشیده اند؛ چگونه بهترین فرزندان این کشور ها از خانه رانده و مجبور به مهاجرت کرده اند؛ چگونه زبانها را بریده، دهانها را بسته و قلمها را شکسته اند و اگر کسی هم حرفی زد و سطری خلاف خواسته آنان نوشت "عناصر خودسر" اما فرمانبر خود را به سراغش می فرستند... کاش کورش بود و می دید "لوح آزادی" او در خانه چقدر غریب است!

این پیام به تاریخ چهارشنبه تیر شید 24 شهریور ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
24 شهریور ماه خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.

۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

گوشه ای از تاریخ ایران از نگاه دوربین

گوشه ای ازتاریخ ایران از نگاه دوربین

فرستنده بانو نادره افشاری ( نویسنده و منتقد معاصر ایران )

( با تشکر از دوست وبلاگ نویسمان مسعود از وبلاگ هر چیز را با خرد خود بسنجید برای فرستادن این ایمیل )

 

http://marshal-modern.ir/Archive/13694.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13684.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13689.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13691.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13696.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13680.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13692.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13681.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13685.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13676.aspx
http://marshal-modern.ir/Archive/13690.aspx
http://marshal-modern.ir/Archive/13695.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13682.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13688.aspx
http://marshal-modern.ir/Archive/13693.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13687.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13677.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13683.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13678.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13686.aspx


http://marshal-modern.ir/Archive/13679.aspx



این پیام به تاریخ چهارشنبه تیر شید 17 شهریور ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
شهریور ماه 1389 شمسی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.17

۱۳۸۹ شهریور ۱۲, جمعه

سد امیر کبیر در آستانه خشک شدن ( هم میهنان دردهای ایرانیان مثل وبلاگ من بروز شد / اگر دردم یکی بودی چه بودی )

سد اميركبير (( كرج)) درآستانه خشكيدن +عکس
(هم میهنان گرامی دردهای ایرانیان مثل وبلاگ من بروز شد 
/ اگر دردم یکی بودی چه بودی!! )

درحاليكه برخلاف لا طائلات وخزئبلات احمدي نژاد و ديگرمسئولين وكارگزاران
نظام ضدايراني وضد انساني اسلامي، نتايج تحريم هاي جهاني هرروز بيش ازپيش
درحال جلوه گرشدن ميباشد، وتبعات منفي وويرانگرآن دراقتصاد خرد وكلان
كشور، خاصه دراقتصاد روزمره مردم بخوبي نماد پيدا كرده ونرخ كالاها، از
خدماتي گرفته تا ملزومات ومايحتاج روزمره مردم، مثل نان وبرنج وتخم مرغ و
لپه وعدس وماكاروني وروغن وغيرو، اگرنخواهيم بگوئيم ساعت به ساعت، ميتوان
گفت بصورت روزانه سيري صعودي پيدا كرده ومثل جت (( كرار رژيم)) كه همين
يكي – دو روزپيش احمدي نژاد و احمد وحيدي وزير دفاعش پرتاب نمودند درحال
بالا وبالا رفتن است.

دراين ميان تحريمهاي پنهان ديگري درحال شكل گيري است كه نبايد ازخطرات جدي
و زيست محيطي آن غافل ماند كه چندان ارتبا طي هم به تحريم هاي بين المللي
ندارد وآنها را مطرح ننمود. 

شايد بتوان بخش اعظم آنرا به بي لياقتي وسوء
تدبير مسئولين نظام حكومتي مربوط دانست، وبخش ديگررا به تغييرات جوي و آب
وهوائي مرتبط كه عدم نذورات آسما ني بميزان كافي ازجمله آنهاست، اما
آنرانيز ميتوان بعنوان بخش جانبي يا مكمل تحريمهاي زميني برشمرد، ونام
آنرا هم تحريمهاي الهي ناميد كه ناشي از پليدي وخباثت حكومتي است كه
خودرا حكومتي الهي ميداند، ورهبرش با جسارتي وصف ناپذيروبصورت علني خودرا
نماينده امام وپيامبرخدا، واگرمنعي درميان نباشد، قطعا" خودرا نماينده
مستقيم خدابرروي زمين ميپندارد.


بواقع اگردرچنين شرايطي كه فقر وفساد وفحشا واعتياد وكشتارو دزدي در
كشوربيداد ميكند كه توصيف آن ازعهده قلم بيرون است، هنوزهم آن ايمان
واعتقا د راستين وسنتي كه درميان پدربزرگها ومادربزرگها وجود داشت،
{ وجود ميداشت}!!!؟ و با ظهوراسلام سياسي چنين باتلاق متعفن و گندابه اي
بنام حكومت عدل اسلامي كه آقايان روحانيون بنمايش گذاشتند،، (( ازميان
نرفته بود))، وآ ن روي سكه اسلام با ظهورحكومت ولايت مطلقه خميني رونشده
بود، شايد امروزهم بسياري ازمردم چنين ميپنداشتند كه مشمول غضب و
رويگرداني خداوند شده و وجوه آن دربلايائي ازاين دست پديدارگرديده، وهمه
دست بدعا برميداشتند تا شايد فرجي حاصل شود ولطف وكرامت طبيعت يا آن
خدائي كه آنها بدان معتقد بودند شامل حال اين ميك وملت بشود. كمااينكه
همين حالا هم بسيار ديده وشنيده ميشود كه بسياري ازپدران وما دران
هنوزدين دار، ونه دين دار سياسي، براين اعتقادند كه اين مملكت به لحاظ همه
اين سياه كاريهائي كه طي سه دهه گذشته بطورعام، دردودهه اخيربطورخاص،
وپنج ساله سياه احمدي نژاد وسرداران رشيد اسلام صورت گرفته، اين سرزمين
مورد غضب خداوند قرارگرفته ودليلشان را هم اينگونه بيان ميكنند كه
سالهاست دراين سرزمين پرنعمت نه در پائيز وزمستان برف وباران مطلوبي
ميبارد ونه درطي دو فصل بهار وتابستان باراني ناذل گرديده كه نتيجه آن
ميشود كه درتصاويرمشاهده ميشود.

عكسهائي كه بهمراه اين نوشتارارسال ميشود نمائي ازسد كرج يا همان سد
اميركبيردرجاده چالوس است كه با مشاهده آن هرايراني، وبه سخن ديگرهر
شهروند تهراني وكرجي و شهرهاي بزرگ وكوچك حاشيه اي تهران وحتي شهروندان
قمي كه بخشي ازآب مصرفي شان ازاين سد تامين ميشود، ميتوانند دريابند كه
چه مصيبتي درراه است ، آنهم درزمانيكه هنوزتابستان به پايان نرسيده
ويكماه از فصل تابستان باقيست؟! 

ترديد نبايد نمود كه اگرچنين وضعيتي
حداكثرتا دوماه ديگر تداوم يابد، بايد اين سد عظيم را كه روزي و روزگاري
هم مكاني بود براي تفريح شهروندان تهراني وهم آب تهران را تامين مينمود،
وبه روايتي آب تهران رايكي ازمطبوع ترين وگواراترين آب آشاميدني جهان
درجهان برميشمردند وپاكيزگي وسالم بودن آن ورد زبانها بود، امروز
درآستانه خشك شدن قرارگرفته باشد.

خوب به تصاوير توجه كنيد.  تصاويردرتاريخ 28امرداد89 گرفته شده. 

عكسها
ازابعاد ونقا ط مختلف سد گرفته شده تا بتواند بيانگرابعاد اين خطرعظيم
باشد، ودرعين حال بتوان دريافت كه فاجعه درچند قدمي اين سرزمين، بويژه
درچند قدمي شهروندان تهراني  وكرجي و...قراردارد وشوربختانه مردم هم بدون
توجه به ابعاد چنين فاجعه عظيمي بدليل گرفتاري هاي عديده اي كه بلطف وجود
حكومت الهي اسلامي گريبان گيرشان شده، بي توجه به اين مهم بصورتي گيج
وسردرگريبان ازصبح تا شب مشغول دويدن هستند تا بتوانند لختي نان و...براي
خانواده خود مهيا نمايند، غافل ازاينكه چندان زمان زيادي براي بصدا
درآمدن صداي زنگ يك فاجعه بزرگ دربيخ گوششان باقي نمانده است.


پانویس اول:

ما برای خربزه انقلاب نکرده ایم ما برای اسلام انقلاب کردیم ( امام گجستک خمینی )

پانویس دوم":

ویرانی ایران،  خراب شدن سدی به عظمت امیر کبیر یا سد کرج ، ساخته نشدن خرمشهر و شهرهای زلزله زده و جنگ زده ، تورم و گرانی شدید، فحشا و فروش دختران و زنان به دبی ، تخریب و دزدی آثار باستانی ( که ارزشها و هویت ایرانیان است / یادم افتاد یک آخوند بی همه چیزی که اسم کثیفشو یادم رفته و نمیخواهم هم یادم بیاد گفته بوده ما ارزشهای ایرانیان را از بین نمیبریم -  ای تف همه ایرانیان به تو و همه چیزت - تف به اون زنان و صیغه هایت - تف به اون مرام و نامردیهایت )، رای درست گرفتن در رای گیری انتخاباتی رئیس جمهوری، قبول نام جعلی و بی سند تاریخی خلیج عربی و دادن دو دریای مازندران و پارس به روس و انگلیس و هر خر پدر سوخته دیگری و ...... هزارتا بدبختی دیگر همگی خربزه مورد منظور خمینی بودند و احکام زن ستیز و ایران ستیز و همه چیز ستیز این قران محمدی همان اسلام هست

آرش صبحی

ايران    4شهريور89
برای دیدن تصاویر به لینک های زیر مراجعه کنید

http://parsdailynews.com/70219.htm

http://parsdailynews.com/70223.htm


=======
====================

این پیام در تاریخ آدینه ناهید شید 12 شهریور ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
12 شهریور ماه شمسی تحمیل شده تازی و تازی پرستان نوشته شد.